آب شیرینهای کن کشاورزی چه خطراتی برای محیط زیست دارند؟
توریج فتحی، کارشناس منابع آب و محیط زیست شاغل در سازمان حفاظت محیط زیست در مقالهای که در روزنامه شرق منتشر شده، به این پرسش پاسخ داده است.
بخشهایی از این مقاله به شرح زیر است:
در چند دهه اخیر زمینهای زیرکشت بیشتری نسبت به دهههای پیش از آن در بخش کشاورزی در قالب برنامههای توسعه در دشتها ایجاد شده است. برای مثال میزان زمینهای زیرکشت باغات پسته در دشتهای رفسنجان و انار در استان کرمان چندین برابر بیشتر از دهههای قبلی شده است. در نتیجه کشاورزان این مناطق برای حفاظت از سرمایههای خود راهی به جز استفاده از روشهایی که بتواند آبهای شور را شیرین کند، ندارند؛ نتیجه اینکه بخشهای کشاورزی (با توجه به اینکه بیشترین مصرف آب در این بخش رخ داده) در مناطق مختلف کشور در استفاده از «آب شیرین کن»ها اجبار دارند.
طبیعی است که برای کشاورزان این مناطق اقتصادیترین روش برای استحصال و آبیاری زمینهای زیرکشت، کاربرد فناوری «آب شیرین کن» است، که اخیرا به صورت پراکنده در مناطقی از استانهای کرمان، یزد و دیگر مناطق کشور برای مصرف کشاورزی به کار گرفته شده است.
استحصال آب شیرین که شاید مهمترین محصول تولیدی تاسیسات آب شیرین کن باشد، بدون تردید تنها محصول آنها نیست! بلکه شورابه یا تلخاب به جای مانده از تولیدات آب شیرین که داغ، بدمزه و بدمنظره است، آبی است بسیار گرمتر از آب معمول دریا که میزان املاح آن (نمک طعام و دیگر نمکهای معدنی) نیز بسیار بالاتر از میزان شوری دریاست و این مشکلی است که در نگاه اول پرسشی چنین در ذهن ایجاد میکند: با این شورابهها چه باید کرد؟ متاسفانه اغلب در کشورهای جهان سوم و حتی در حال توسعه، سادهترین پاسخ این است که آنها را راهی مبدا، یعنی دریا کنیم! این در حالی است که این تاسیسات در کنار نواحی ساحلی قرار داشته باشد اما اگر این تاسیسات در قلب باغات و زمینهای کشاورزی، در عمق مناطق خشک و سرزمینی فلات مرکزی کشور قرار گرفته باشد، چه باید کرد؟!
داشتن اثرات منفی بالقوه (شوری شدید به علاوه غلظت عناصر سنگین)، همواره نگرانیهای جدیای را ایجاد میکند. این نگرانیها عمدتا مربوط به تخلیههای شیمیایی و تغلیظ شده شورابهها به محیط زیست است که ممکن است شورشدن و آلودگی خاک و در معرض خطر آلودگی شدید قرارگرفتن آبهای زیرزمینی مناطقی را در پی داشته باشد که درون فلات مرکزی کشور قرار دارد. این شورابهها همچنین میتواند باعث انتشار آلایندههای هوا که به فرایندهای انرژی خواه نسبت داده میشوند، شود.
شوری و آلودگی شدید محیط زیست خاک و آبهای زیرزمینی، ازجمله موارد بدیهی کارکرد این فناوریها در کشور خواهد بود.
در نتیجه انجام مطالعات علمی و فنی در بحث ارزیابی اثرات منفی این تاسیسات در مناطق ساحلی و خشکی بر محیط زیست کشور، از الزاماتی است که باید علاوه بر تک تک تاسیساتی که احتمالا در هر منطقه استقرار خواهند یافت، وضع قوانین و مقررات و همچنین ضوابط و استانداردهای فنی و تخصصی زیست محیطی در تخلیه شورابهها و نحوه کاهش اثرات منفی آن بر محیط زیست به عنوان زنگ خطری است که در دهه آینده ازجمله چالشهایی است که درحال حاضر به صورت بالقوه در کشور حضور دارد.