• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

شعری از یک مخاطب؛ این دشت پر ز پسته از تشنگی هلاک است باران ببار یک‌ریز / این شهر پاک پاک است

  • 09 دی 1395 - 7:16
شعری از یک مخاطب؛ این دشت پر ز پسته از تشنگی هلاک است باران ببار یک‌ریز / این شهر پاک پاک است

شعر زیر سروده یکی از مخاطبان انارپرس است.

در شهر ما زمستان ارزانی آرد سرما
بارن و برف ما را گویی برده به یغما
ای بارالها گاه بگشای آسمانت
باران و برف خویش را بر ما بده امانت
قولت دهم که حاجی تودیع کند زکاتش
انفاق می‌نماید بخشی از این منالش
خواند نماز خود را در وقت با تامل
او ازدیاد مال را کی می‌کند تحمل
حج‌ات نمی‌رود او سالی دو بار دیگر
رخت عمل بپوشد بر وعظ پای منبر
یادم ز شعر حافظ و وعظ و منبر آمد
این حقه قدیمی اینجا بر سر آمد
از حال همسایه گیرد خبر که آیا؟
از بهر کودکانش نانی کرده مهیا
دست یتیم گیرد که بی‌پدر نباشد
ابنا خیر سازد عمرش هدر نباشد
بقال بر ترازو دقت بسی نماید
تا کم فروشی خود از ریشه بن بزاید
بزاز متر خویش را تا انتها نمایان
او چشم بد ببندد بر مشتری نسوان
از مومنت خدایا ما آبرو نریزیم
با نفس سرکش خود دایم برستیزیم
هر چشم اشکباری چون دایه‌ای به دنبال
حال حزین او را سازیم احسن‌الحال
هر مانده در راه را دست مدد بگیریم
روزه ماه صیام را سی عدد بگیریم
انگور را اگر ما دردی ناب کردیم
یا شیر تازه گاو افزون به آب کردیم
این مال پار بود توبه کنیم از امسال
باشد که‌ ای خدایا انار شود ما سال
این دشت پر ز پسته از تشنگی هلاک است
باران ببار یک‌ریز، این شهر پاک پاک است

ثبت دیدگاه