ملوک السادات بهشتی فرزند شهید آیتالله بهشتی در پاسخ به خبرآنلاین در خصوص حجابش و نظر شهید بهشتی گفت: من در دوران بلوغ در آلمان بودم. در آنجا پوشیده بودن مساله بود. من ساعتها با ایشان بحث میکردم و هرگز به منِ دخترشان نگفتند که حتما باید روسری سرت کنی یا حتما باید پوشیده باشی یا حتما باید جوراب مشکی بپوشی. هرگز ایشان به من نگفتند که چه نوع لباسی یا چه رنگی باید بپوشی. ایشان واقعا به آن کتاب نقش آزادی در تربیت کودکان اعتقاد داشتند. یعنی موضوع حجاب را به انتخاب دختر میگذاشتند و این خیلی مساله مهمی بود.
وی افزود: من یادم هست که در آن زمان یک لباس کاملا سفید خریده بودم و وقتی ایران آمدم همان لباس را پوشیدم و یک چادر هم رویش پوشیدم. همه دوستانم تعجب کرده بودند که تو چرا این مدلی آمدی؟ تو چرا کفش سفید میپوشی؟! میخواهم بگویم که این موضوع برای یک خانواده روحانی عجیب بود اما تربیت شهید بهشتی باعث شد که من وقتی در آلمان به مقطع دبیرستان وارد شدم و کلاسهایمان هم مختلط بود، خودم انتخاب کنم که روسری بپوشم و سر کلاس بنشینم. این موضوع هم مورد بحث بسیاری از همکلاسی هایم بود که من هم در این باره جوابشان را میدادم تا حدی که یک بار معلم دینی ما گفت بریم مسجد هامبورگ را ببینیم. یعنی اینقدر برخوردها منطقی بود و همه کلاس را به مسجد هامبورگ بردیم. خود شهید بهشتی هم چون مسلط به زبان آلمانی بود به همه سوالهایشان جواب دادند که بسیار اثر خوبی داشت.
علیرضا بهشتی فرزند دیگر شهید بهشتی نیز در این خصص گفت: وقتی آقای بهشتی میگوید که انسان یک موجود انتخابگر است که باید خودش راهش را انتخاب کند که به راه خیر برود یا به راه شر، در مورد خانواده هم همین فکر را میکند. من یادم هست که قبل از انقلاب تلویزیون داشتیم در حالی که خانوادههای مذهبی کمتر تلویزیون داشتند.