• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

بازدید از جهیزیه عروس در انار؛ رسمی بحث‌برانگیز

  • 22 مرداد 1396 - 9:44
بازدید از جهیزیه عروس در انار؛ رسمی بحث‌برانگیز

عروس کشانی تمام شده بود…

در تصور همه این است که بعد از پایان عروس‌کشانی دیگر زمان عروسی یعنی همان تا پاسی از شب تمام شده است اما یک رسم جا افتاده هست که تمام مهمان‌های عروسی به خانه عروس و داماد می‌روند و جهیزیه را برانداز می‌کنند.

گوسفند را طبق معمول جلوی خانه عروس و داماد قربانی کردند اما مردم با تمام بی‌توجهی پا می‌گذاشتند روی خون‌ها و به داخل خانه می‌رفتند و اصلا نیز به این فکر نمی‌کردند که ته کفش‌هایشان خونی است و پا به داخل خانه‌ای گذاشتند که روشنای زندگی به تازگی در آن جریان پیدا کرده است.

من هم بی‌توجه به این موضوع وارد خانه شدم. ورودی پر بود از کفش‌های زنانه. داخل خانه غوغایی بود، درنگ نکردم و وارد خانه شدم. آشپزخانه پر بود از آدم… یکی داشت داخل یخچال را نگاه می‌کرد، دیگری حتی به شیر آب هم رحم نکرده بود و آن را باز گذاشته بود.

در تمام کابینت‌ها باز بود و ظروف جهیزیه عروس به چشم می‌خورد که هرکسی آن ها را دیده بود و نامرتب بر سر جایشان گذاشته بود.

به سمت اتاق خواب رفتم، در تمام کمدها باز بود.

جالب بود که مردم حتی به حریم لباس‌ها هم رحم نکرده بودند.

بیخیال گشت‌زدن در خانه شدم…

بیرون آمدم…

یک نفر بیرون در حیاط نشسته بود.

جالب بود که از میان این همه آدم و شلوغی چرا اینجا نشسته است. آرام آرام که راه می‌رفتم صدایش نگاه مرا به خودش جلب کرد:
-اصلا رسم خوبی نیست…

فکر کنم داشت با خودش حرف می‌زد

اما چرا نگاهش به من بود

برگشتم و گفتم ببخشید چیزی شده

گفت شما موافقی با این کار؟

گفتم چه کاری

گفت همین که دارند توی زندگی‌ای سَرک می‌کشند که اصلا هیچ نقشی در آن ندارند…

حرفش باعث شد چند دقیقه‌ای به فکر فرو برم

درست می‌گفت…

چرا باید داخل زندگی‌ای سَرک بکشیم ک هیچ ربطی به ما ندارد…

تا کی می‌خوایم وارد حریم شخصی خانه انسان‌ها شویم؟

چرا به خودمان اجازه می‌دهیم که حتی به حریم لباس هایشان وارد شویم…

داشتم با خودم فکر می‌کردم که صدایش را شنیدم که می‌گفت خانوم یک چیز را می‌دانستی؟ این تازه شروع ماجراست…تا هفته‌ها نقل مجلس است و خانوم‌ها از زیادی و کم و کاستی‌های جهیزیه این عروس سخن می‌گویند…

درست می‌گفت…

بیاییم برای چند دقیقه هم که شده است به خودمان بیایم و ببینیم پرداختن به کم و کاستی‌ها و پَستی و بلندی‌های زندگی خودمان مهمتر از زندگی دیگران است…

*نرگس عسکری

ثبت دیدگاه