متن زیر که در خصوص پاتوقهای محلهای در انار است به انارپرس ارسال شده:
یک درد دل داشتیم با مردم. این حرف چندین جمع است که من به نیابت اعلام میکنم.
هوای بهاری و تابستان شروع شد و کوچه نشینیها. واقعا اینکه دور هم شبها تا ۱۰ یا پاسی از شب توکوچه مینشینند انگیزهشان چیست؟ یا جمعی زن هستند یا جمعی مرد. اگر مرد بخواهد از خانه خودش داخل یا خارج شود از اینکه دستهای زن کنار خانهاش توی کوچه نشستهاند زجر میکشد یا زن بخواهد به بیرون یا داخل خانه برود و دستهای مرد نشسته باشند زجر میکشد. چه مرد چه زن، برایش دغدغه میشود سلام کند یا نه؟ سلام کند بد میپندارند یا خوب، و…. یا چیزی برای خانه خریده، اگر میوه باشد که از دست این نشستنها داخل نایلون مشکی میگذارد ولی اگر از میوه بزرگتر بود چه کند؟ شاید مردی میخواهد وسیلهای سنگین از ماشین پیاده کند جلوی زنها نمیداند چه کند یا لباس کار به تن دارد و…
امان امان از سر و صدای بچههایشان. عصر که حتی خیابان هم سروصدا دارد، صدای بچهها هم شیرین است. مشکل شب است که هوا تاریک است و سکوت جلوه شب است و آرامش. حالا یک شب، دو شب، استثناست اما هر شب و هر شب واقعا درد آور است و همسایه و مردم آزاری. پارک برای همین نشستن هاست. اگر کسی پایه نشستن است چرا با بیفرهنگی در کوچه؟ با ادب و زیبایی دور هم در پارک بنشینند تا هر موقع از شب که دوست دارند.
بعضی از مردها میگویند ما فردا نباید سرکار برویم و تا دیر وقت در کوچه مینشینند اما فکر نمیکنند بقیه همسایهها نمیخواهند بخوابند؟ شاید مریض هستند و احتیاج به خواب دارند.
باز هم امان از این مردهایی که دور هم در کوچه مینشینند و دود و بوی قلیان و سیگارشان فضای کل کوچه را پر میکند. چون دسته جمعی میکشند فضای زیادی از کوچه را بوی دود سیگار پر میکند….
باز هم امان. مدام زنگ در خانههای اطراف را میزنند و یا به بچههایشان میگویند که زنگ بزنند که فلانی ما تو کوچه نشستیم بیایید ببینیمتون . طرف بگوید نمیآیم میگویند خودش را میگیره و پایه نیست. طرف بگوید میآیم فاتحش خوانده است چون باید هر شب بیاید بیرون کنارشان. وقتی بیرون میآید کنارشان، موقع خداحافظی میگویند فلانی وای چقدر زود میخوابی ما که شبا ۱ الی ۲ میخوابیم و صبحم ۶ بیداریم. حالا گل بیار شترو درست کن.
طرف آمده بیرون نشسته کنارشان، قضاوتش هم میکنند. طرف به خاطر احترام سکوت میکند و میخندد، در حالی که در دلش میگوید بنده خدا هنر نیست این خواب کم، من اصلا دوست دارم مدام در خانه بنشینم و سیگار هم پایه نیستم، زود هم بخوابم…… «حالا تو این جمعها جز غیبت جز صحبتهای بیروا، شوخیهای نابجا، چشم و هم چشمی و نمایاندن و…..» که بعد از چند روز تمام غیبتها و حرفها دست به دست میشود و جای دیگر بازگو میشود و آخر معلوم میشود از سر این کوچه نشینی هاست.
شبها نشستن فقط مخصوص پارک است نه در کوچه و خیابان. اگر دقت کنیم کدام یک از مردم که شخصیت و فرهنگ دارند هر شب و هر شب تو کوچه پاتوق میکنند و قلیان و سیگار میکشند و تخمه میشکنند. لطفا بهار و تابستان که میآید مردم آزاری و همسایه آزاری نکنید. فرهنگ هر کاری داشتن هم آرامش برای خودمان است هم آرامش برای دیگران.