• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

تقدیم به محمود هلاکویی‌ها که بیشتر از ما می‌دانستند…

  • 20 اردیبهشت 1393 - 0:11
تقدیم به محمود هلاکویی‌ها که بیشتر از ما می‌دانستند…

یه آشنا بود که همش گم می شد

باعث خنده های مردم می شد

هر جا می رفت توی عزا- عروسی

یک تنه باعث تلاطم می شد

.

صبح که می شد پیش از طلوع خورشید

پا می شد و جلیقه شو می پوشید

می زد بیرون  توو کوچه  و خیابون

با هر کی از راه می رسید می جوشید

.

سرزده وارد منازل می شد

احترام زنا رو قائل می شد

زود گره های اخما رو وا می کرد

یک تنه حلال مسائل می شد

.

با رفتنش به هر کجای این شهر

خنده میاوُرد رو لبای این شهر

یه جور سفیر صلح وخندمون بود

از طرف خدا برای این شهر

.

بعضی رو دوس نداشت بدون دلیل

بعضیا رو می گفت: برو زن ذلیل!

بعضیا رو یه توصیفایی می کرد…

یه چیزی توو مایه های ” دسته بیل”!

.

بدون تبلیغ  شدنه  اونجوری

به اختیارش که نبود،مجبوری-

کاندید محبوب یه عده می شد!

توو انتخابات رئیس جمهوری

.

 طوری باهاش حرف می زدن بعضیا

انگاری خیلی عاقلن توو دنیا!

اگر که عاقلی به اینه مَشتی

ما رو که بی خیال بشو به مولا…

.

هر کی بتونه دلی آباد کنه

یک نفرو از غمی آزاد کنه

انگاری یه شهرُ دوباره ساخته

هر که بتونه مردمو شاد کنه

 

محمد پوررشیدی (محمد آذر)

ثبت دیدگاه