برخی افراد در ماه رمضان از تریبونهای عمومی شهرستان انار، سخنانی افراطی علیه دولت، برخی مقامات کشور و مذاکرات هستهای بیان کردند.
حسین پور رشیدی، کارشناس ارشد جامعهشناسی در مقالهای، بیان سخنان تفرقهافکنانه را آن هم در شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) که ۲۵ سال برای وحدت مسلمین سکوت کردند، مورد نقد قرار داده است.
متن مقاله با اندکی تلخیص به شرح زیر است:
امام علی علیه السلام :
کسى که بدون بصیرت عمل کند، مانند کسى است که به دنبال سراب بیابان راه پیماید. او هر چه تندتر رود دورتر مى افتد.
امالی مفید: ص۴۲، ح۱۱
بیاییم بحث را از دو بُعد بررسی کنیم. بعد اول اینکه آیا منابر لیالی قدر جای مباحث سیاسی است؟ و دیگر اینکه اگر به فرض قبول کنیم که جای این مباحث است؛ آیا نوع برخورد با این مباحث توسط برخی روحیانیون درست بوده یا نه؟
بعد اول: همانطور که شنیدیم( و برخی هم در آن جلسه حضور داشتند)، در شب قدر یک روحانی گرامی، بحث مذاکرات هستهای را پیش کشیدند و نظر خودشان را ایراد کردند. بحث اول این است که آیا در شب قدر جای این مباحث است؟ آیا تمام کسانی که توی این جلسه حضور داشتند با سخنان این عزیز موافق بودند؟ و اگه جواب منفی است، آیا این سخنان باعث تفرقه و دلخوری نمیشود؟(همانطوری که شد) و آن هم در چه شبی، شب ضربت خوردن کسی که ۲۵ سال برای حفظ وحدت مسلمین سکوت کرد(با خاری در چشم و استخوانی در گلو) و لب فرو بست.
اما از بعد سیاسی؛ یک: این روحانی عزیز وقتی دارد در حوزه ی کاملا تخصصی انرژی هستهای و بازخوردهای وسیع اجتماعی و جهانی آن صحبت می کند؛ آیا تخصص حرف زدن در این مورد را دارد؟ آیا بهتر نیست ما به جای سرک کشیدن در تمام امور، بیاییم به صورت تخصصی در حوزه های تخصصی خودمان کار کنیم و بحث در مورد هر مسئله ای را به اهلش وا گذاریم؟ ( همانطوری که تفسیر آیات و روایات توسط افرادی را که فاقد تخصص هستند، تفسر به رای میخوانیم و به شدت آن را اشتباه میدانیم؛ آیا ورود بدون تخصص در حوز ی سیاست نیز، تفسیر به رای نیست؟!)
آیا واقعا آن گونه که آن روحانی گفته “به جز رهبر انقلاب، اکثر مسئولان کشور «گیج میزنند.»”؟! این ادبیات، شما را یاد چه چیزی میاندازد؟!! وارد جزئیات این ادبیات گفتمانی نمیشوم.
این نکته را اضافه کنم که در برنامه ی تحصیلی حوزه، درسی به نام جامعه شناسی سیاسی یا علوم سیاسی وجود ندارد و روحانیون برای مباحث دینی آموزش میبینند نه سیاسی؛ پس این روحانی گرامی، نظر شخصی خود را ابراز میکند نه مباحثی تخصصی.
بدیهی است که نظر شخصی سخنگو هیچ برتری نسبت به نظر شخصی شنوندگان ندارد؛ پس بیان نظرات شخصی در بالای منبر، در کمترین حد آن تلف کردن وقت مستمعین و به حاشیه کشاندن این شبهای عزیز و معنوی است.
ما افراد را بر اساس رزومه ی کاری گذشته شان و رشته ی تخصصی که درس خواندهاند میسنجیم. آیا یک روحانی که تخصص و مدرکی در زمینه ی روابط بینالملل ندارد، میتواند عملکرد تیم مذاکره کننده ی هستهای را بررسی کند؟ کافی است به مسئولیتهای گذشته ی دکتر ظریف و تیم وی و همچنین درجه علمی این گروه بیاندازیم تا بفهمیم بکار بردن واژه ی«گیج» تا چه اندازه سطح علمی گوینده را نشان میدهد.
دو نقد دیگر دارم و بحث را تمام میکنم. اول اینکه آیا روش”یک دندگی سیاسی” و “دیپلماسی پرخاشگری” در هشت سال ریاست جمهوری دولت قبل جواب داد؟ آیا امروز کسی وجود دارد که از سیاست خارجی دولت قبل حمایت کند و اگر وجود دارد چند درصد از جمعیت این کشورند و چه گروه و قشریاند و احتمالا با چه منافعی؟
و دوم و آخر اینکه طبق گفته ی این روحانی، به جز رهبری کشور، تمام مسئولین گیج میزنند. حالا سوال اینجاست: آیا سخنان این روحانی در راستای سخنان رهبر جامعه است؟ آیا رهبری، تیم مذاکره کننده را گیج نامیدند؟!!! و آیا گفتن اینکه اکثر مسئولان به جز رهبری گیج میزنند؛ این را نمیرساند که ایشان هم باید از رهبری پیروی کنند و مواضع ایشان را دنبال نمایند؟ مگر اینکه این روحانی طبق دسته بندی خودشان، جزو سایر مسئولین باشند و….!!!!
حسین پور رشیدی
ارشد جامعه شناسی