• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

یادداشتی از شیخ علی گنجی؛ از حاج ابوطالب یزدی تا حاج غضنفر رکن‌آبادی

  • 30 آبان 1394 - 18:32
یادداشتی از شیخ علی گنجی؛ از حاج ابوطالب یزدی تا حاج غضنفر رکن‌آبادی

یادداشتی از حجت‌الاسلام شیخ علی گنجی با عنوان «از حاج ابوطالب یزدی تا حاج غضنفر رکن آبادی» در سایت شفاف منتشر شده است.

متن کامل یادداشت به نقل از سایت شفاف به شرح زیر است:

به سال ۱۳۲۲ خورشیدی و در دوران سلطنت پهلویون! ابوطالب یزدی جوانی ۲۲ ساله است که به همراه همسرش آهنگ سفر حجاز می‌کند. این دو از یزد به خرمشهر و از آنجا به کویت و از کوی کویت در معیت کاروانی با ش‌تر خود را به مکه می‌رسانند.

در مکه اما به وقت طواف در مطاف به ابوطالب حالت قی و استفراغ دست می‌دهد و او برای اینکه صحن مسجد الحرام آلوده نشود حوله احرام خود را سد پارچه‌ای دهان خویشتن می‌سازد چند تن از حجاج ریش داربی ریشه مصری به ظن باطل خود که حاج ایرانی در حوله احرامش نجاست حمل می‌کند تا به دیوار کعبه بریزد بر او تاخته وزیر مشت و لگد به شرطه خانه‌اش می‌سپارند. واحد ساعتی نرفته که ابوطالب خود را پشت می‌له‌های سرد زندان و بعد در دارالقضای شرعی مکه روبروی کرسی قضاوت مفتی می‌بیند! حاجی محرم مجرم شناخته می‌شود او را به اتهام تلاش برای تنجیس کعبه، بنا به شهادت حجاج کورباطن مصری به اعدام محکوم می‌کنند و با فتوایی مفت از زبان مفتی سعودی پرونده وارد فاز دوم می‌شود روز ۱۲ ذیحجه ابوطالب را به میدان نزدیک دارالقضای مکه آورده و جلاد در گوش او چیزی می‌گوید حاج الایرانی زبان عربی را نمی‌شناسد و فقط با صدای بلند آخرین جمله زندگی‌اش را می‌گوید: آخرش شما کار خودتان را کردید! و بعد به جمعیت انبوهی که دایره‌ای به دورش زده‌اند خیره می‌ماند. جلاد با دو ضربه متوالی شمشیر سرحاج ابوطالب را جدا می‌کند و پرونده حاجی شهید یزدی با مهری که به استامپ خون خورده است ختم می‌شود. شیخ علی اصغر یزدی که برای تحویل گرفتن جسد همشهری خود رفته است صحنه عجیبی می‌بیند! سرحاج ابوطالب را بر عکس به بدنش دوخته‌اند، علت را که جویا می‌شود این پاسخ را نوش گوش می‌کند: هر کس کعبه را نجس کند مستحق مرگ است و سر او را باید به عکس بر بدنش دوخت تا فردای قیامت به همین حالت محشور شود!! و از حاج شیخ اصغر مطالبه ۶۵ریال سعودی، دستمزد دوخت و دوزسر را طلب می‌کنند که شیخ فریاد می‌زند: پولش را از کسی طلب کنید که فتوای قتل حاجی ما را داد.

تکمه خونین حکایت سرخ حاج ابوطالب را با نخ زمان به لباس سیاه فاجعه خونین منامیدوزیم، قربانی شدن ۷۰۰۰ هزار تن عموماً شهید و مفقود گشتن جماعتی حاجی و حاجیه ایرانی خصوصاً و معمای پیچیده و چند مجهوله مفقود شدن حاج غضنفر رکن آبادی قمی، دیپلمات کار کشته و مقبول ایران و لبنان بالاخص جمعی از اصحاب رسانه داخلی و خارجی او را جزو شهدا دانستند و برخی از شبکه‌های مرتزق از دلارهای نفتی سعودی منکر حضور او در حج ۹۴ شدند و برخی از شاهدان هنگام انتقال به بیمارستان این حاجی قمی را زنده مشاهده کرده بودند اما نه پیکرش در سردخانه‌های شیوخ و شاهزادگان منجمد عربستانی یافت شد و نه در بیمارستانی می‌ه‌مان تخت علاجی بود پس حاجی دیپلمات کجاست؟ معما وقتی پیچیده‌تر شد که برای آزمایش DNA از اجساد هم طرف عرب حاضر به تعامل نمی‌شد تا اینکه فرضیه‌ها در قرب مرز اصل خیمه استقرار علم کردند و روزنامه صهیونیستی «بد یعوت آحارنوت» نوشت: ما از ایرانی‌ها گنجی در اختیار داریم. آیا دیپلمات حاجی توسط سرویس‌های امنیتی حجاز ربوده و اکنون ساکن در زندان موساد است؟

غضنفر رکن‌آبادی

IMG11235788

در مقیاسی فرا‌تر و اندیشه‌ای اساسی گونه! به راستی سریال عطش پایان نیافتنی لب‌های ش‌ترین شاهزادگان سعودی از جام جان شیرین ایرانیان کی به لبه اتمام می‌رسد؟؟

از حج حاج ابوطالب تا جمعه خونین مکه سال۶۶ و تراژدی غمبار منای امسال و مع الاسف هربار شعاع دایره جنایت بزرگ و بزرگ‌تر!

از سال ۱۳۳۲ خورشیدی تا ۱۳۹۴ با آنکه گردونه لیالی و الایام بسیار چرخیده است ولی از دوسیه راز آلود حاج الیزدی تا معمای رمزآلود دیپلمات قمی یک خط کمانی گونه زمانی بیشتر فاصله نیست.

خطی منحنی به انحنای شمشیر محمد سعد الشعبی جلاد کهنه کار حجازی که بر خلاف اقتصار تیغ فولادی‌اش برق لبه تیز آن مطول است و فاصله ریاض تا تل آویو را در کسری از ثانیه می‌پیماید! برقی که پلی مجازی است اما در خشت وگل نامرئی و پنهان خود راز تیره‌ای دارد که رمزگشائی جعبه سیاه خیانت پسران عبدالعزیز حجازی و شاهزادگان نفت آلود عربستانی، اذهان پویا را می‌ه‌مان روز‌ها و بلکه ماههای متمادی خواهد کرد و چه بهتر که این معمای در هم کلاف گشته را کسانی در کاسه سر خویش به سلولهای خاکستری بسپارند که هنوز در حباب حب عمره و یا حج چندین باره‌اند! شاید برای این جماعت خاص مکه و کعبه در نزدیکی کوچه و خانه اشان باشد ولی ایشان دورش می‌پندارند، اینان به‌‌ همان اندازه از حقیقت دورند که امروز حاجی دیپلمات ایرانی از وطنش دور است، حال یا تن بی‌جانش و یا جان تبدارش!

ثبت دیدگاه