• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

بازنشر نوحه «الله الله» عزاداران یزدی: الله الله می‌آید فصل امید، بر تاریکی می‌تازد صبح سپید

  • 20 مهر 1395 - 9:33
بازنشر نوحه «الله الله» عزاداران یزدی:  الله الله می‌آید فصل امید، بر تاریکی می‌تازد صبح سپید

محرم سال گذشته بود که یک ویدیوی نوحه‌خوانی در فضای مجازی پخش شد که در آن، دو نوحه‌خوان با هیاتی بزرگ با یکدیگر هم‌آوا می‌شدند که «الله الله کو صبح فتح و ظفر… کِی می‌آید پایان رنج بشر…».

این اثر با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد.

به گزارش ایسنا، نوحه «الله‌الله» برای اولین‌بار در سال ۱۳۹۳ توسط هیات «کوچه بیوک» یزد اجرا شد. یکی از نکات جالب این است که این اثر آهنگسازی شده و روی ملودی تکراری خوانده نشده است. از طرفی برای خوانش آن تا حدودی از ردیف آوازی ایرانی استفاده شده است.

مصطفی محسن‌زاده و سروش رحمانی این نوحه را خوانده‌اند. شاعر آن نیز محمدعلی کریمی و آهنگسازش سروش رحمانی هستند.

ویدئوی این نوحه را در زیر می‌توانید ببینید.  (لینک دانلود)

 

متن نوحه به شرح زیر است:

بزن ای آه غمگین، نفسی بانگ یاحق
نفس سینه بشکن، بزن آهنگ یا حق
الله الله، کو صبح فتح و ظفر؟
کی می‌آید پایان رنج بشر؟
عالم در شور و نوا است، انسان بر سیل فنا است
یک سو طغیان ستم، یک سو آهنگ بلا است
نه خروش و آوایی، نه امیدی از جایی
یارب دل‌ها خون شد، از غربت و تنهایی
ستم از حد بیرون شد، غم دل‌ها افزون شد
رفت از عالم یک‌سر، آرام و شکیبایی
بنگر خصم سرکش را، بنگر دود و آتش را
یک‌سو ذبح انسان را، یک‌سو مسخ ایمان را
الله الله، فریاد از جور زمان
الله الله، فریاد از اهرمنان
در گمراهی سرگردان مانده بشر
بی‌رونق شد ایمان از فتنه و شر
وای از روزگار تنهایی
یارب کو دم مسیحایی؟
بزن ای دل آب دعا
مگر آید روح بقا
ناجی عالم کو؟ ناجی عالم کو؟
بگذر از دام عصیان، بشکن کابوس طغیان
بنگر هر سوی عالم، چه رسد بر جان انسان؟
با ثارالله فریادی تازه بزن، همچون زینب کاخ ظالم بشکن
مردان شهر دعا، یاران خون خدا
منجی خود منتظر است، امروز ماییم و شما
دل اگر ایمان دارد، به خدا دل بسپارد
می‌آید در میدان، مردانه و شیدایی
دل آگه می‌داند، به کجا قرآن خواند
بر نی باید خواندن، نی خلوت تنهایی
هر روز، روز عاشورا، هر روز بانگ واویلا
عالم از بلا پر شد، خاک از کربلا پر شد
خبر از کوفه رسد، همه مشتاق حضور
همه سرمست طلب، همگی طالب نور
الله الله، وای از پیمان‌شکنان
تنها مانده در میدان، مرد زمان
آمد با دعوت‌شان، ای وای از بیعت‌شان
تنها شد روز نبرد، دنیا شد دشمن مرد
سخن از ایمان‌ها شد، سخن از پیمان‌ها شد
کوفی ماند و پیمان، با آن همه رسوایی
شه خوبان تنها شد، به سر نی سرها شد
زینب ماند و زینب با آن سر سودایی
نور از نیزه ها سر زد، آه از سینه‌ها سر زد
بانگ نینوا زینب، تیغ کربلا زینب
دل غمگین بشارت، غم عالم سرآید
برود این زمستان، خبر دیگر آید
الله الله می‌آید فصل امید
بر تاریکی می‌تازد صبح سپید
شب را صبحی دگر است
یاران وقت سحر است
برخیز ای اهل وفا، برخیز ای روح رها
جور دیگر باید دید، دیده‌ها را باید شست
تا کی جنگ و نفرت این دوزخ هر جایی؟
زیر باران باید رفت، کینه‌ها را باید شست
باید پایان یابد، این برزخ تنهایی
برخیز تا به هم سازیم، از عشق عالمی سازیم
آن روز نوبهار آید، آن روز شهسوار آید

ثبت دیدگاه