• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

اختلاس خر؛ شعری از محمد گرجی

  • 21 بهمن 1396 - 12:16
اختلاس خر؛ شعری از محمد گرجی

شعر زیر سروده محمد گرجی، یکی از شاعران اناری است.

خری رفت سوی اقوام و خویشان
کمی لرزان و احوال پریشان

همه گفتن چرا تو بی قراری
مگر تعطیل شد از کار اداری

تو که داری حقوقی از نجومی
چرا آورده ای اینجا هجومی

خری بودی رئیس یک اداره
نبود در کار تو هرگز نظاره

طویله کرده ای تعویض و عالی
حسابت پرشد از مال و منالی

تو با اخلاص و با دین و دیانت
بکن از کار خود اینک روایت

چنین گفت آن خری بودش ریاست
چو کردم خرگری اندر فراست

چو اخلاصم شده در اختلاسم
بریده بنده را هوش و هواسم

ندارم دیگه اینجا من مکانی
روم من سوی کانادا به آنی

بلیطی را بگیر از توی گیشه
شوم من سوی کانادا همیشه

همه خرها شدن جنب طویله
تو بردی آبروی این قبیله

ریاست کرده ای در یک اداره
قبیله را همه کردی آواره

اگر دولت کند کاری نظارت
نباشد اختلاسی یا خسارت

خری گر می شود مسئول کاری
کنارش زن، مگر عرضه نداری

به یغما رفته ایران مثل باغی
مکن مسئول کاری از الاغی

اگر دیدی خری را در اداره
بزن در خشتکش تا گرده پاره

مگر افراد نخبه در کجایند؟
که این خرها شدند اینجا فرایند

خلاصه خر به کانادا فرار شد
بلیطی از هواپیما سوار شد

هزاران از دلاران حق مردم
به کانادا روانه گشته اند گم

اگر گرجی دهانت زیپ داره
بکش زیپش که این آخر نداره

ثبت دیدگاه