الهه علیزاده
- بخشی از کتاب «من او را دوست داشتم»: دوست دارم با تو باشم چون هیچ وقت از با تو بودن خسته نمیشوم. حتی وقتی با هم حرف نمیزنیم، حتی وقتی نوازشم نمیکنی، حتی وقتی در یک اتاق نیستیم، باز هم خسته نمیشوم. هرگز دلزده نمی شوم. فکر کنم به خاطر این است که به تو اعتماد دارم، به افکارت اعتماد دارم، میتوانی بفهمی چه می گویم؟ همه آنچه در تو میبینم و هر آنچه را نمیبینم دوست دارم. با این همه ضعفهایت را می دانم اما احساس میکنم همین نقاظ ضعف تو و نقاط قوت من هستند که با هم سازگارند. ترسهای مشترک نداریم. حتی پلیدیهای ما هم به هم میآیند.
- مترجم درباره این کتاب میگوید: احساسات و تأثرات انسانی در سطر سطر این کتاب موج می زند. پس از خواندان کتاب بخشهایی از آن در جایی از وجود شما رخنه میکند و با شما میماند؛ این نکته بدیعی است و با خواندن هر کتابی اتفاق نمیافتد. از همان لحظهای که آن را میخوانیم دلمان میشکند، چرا که با دلخوری در مییابیم گاوالدا درباره خود ما حرف می زند، درباره ناکامیهای ما، دروغهای ما، بزدلیها و تسلیم شدنهای ما. این کتاب توسط الهام دارچینیان ترجمه شده و نشر قطره آن را به چاپ رسانده.
کتاب خوان باشید و شاداب بمانید.