شعری از حسین مهرابی، شاعر اناری در خصوص طرح عرفه و قربان
هر انسانی که دلسوز فقیر است
خدا در طول عمرش دستگیر است
بیا دریاب آن مستضعفی را …..
که شامش، اشک و خوابش بر حصیر است
نموده چهره، سرخ از ضرب سیلی
ولی در حسرت نان و پنیر است
بیا هر چند کم باشد ببخشا
که صدها مور با یک دانه سیر است
کسی که دارد اما خشک دست است
به ظاهر پادشاه اما فقیر است
بیا و خدمتِ خلقِ خدا کن
همین امروز، فردا دیرِ دیر است
جهان ، تاریک و دست انداز دارد
محبت ،چلچراغِ این مسیر است
به فکر کوله بارِ آخرت باش
بزرگ ِاین جهان، آنجا حقیر است