یکی از بانوان اهل انار شعری ارسال کرده که به شرح زیر است:
آسمان آبی و دریا آبی
موجهایی که نگارد آرام
لیک من خسته تن و افسرده
ساحل و یک غزل نافرجام
لحظه ها زود گذشتند رفیق
من دگر خنده به لب هایم نیست
یاد بابا که همه چیزم بود
وای بابا …هیچ کس مثل تو نیست
آسمان دل من آبی نیست
ابر هایی که حکایت دارد
با تمام دل من رفتی تو
قلب من باز شکایت دارد
لحظه های که مرا میسوزاند
بگذریم از همه ی فاصله ها
این جهان بوی کثافت میداد
خوبها را چه به دنیای شما…
تقدیم به تموم دوستانی که باز عید امسال را با قاب عکس پدر، نو میکنند
از طرف: مثل من مثل هیچکس