• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

انارنامه نهم؛ گفتگوی نسیم شمال با دشت خشک انار

  • 12 فروردین 1394 - 19:30
انارنامه نهم؛ گفتگوی نسیم شمال با  دشت خشک انار

صبحدم نسیم عطرآمیز
در مسیر جنوب،بال افشاند
از شمالی ترین بهار خدا
نغمه ی سبز زندگی میخواند

ناگهان در مسیر خود دشتی..
بایر و بی بهار و تنها دید
بر لب داغ  آن کویر خشک
صد ترک ز تشنگی ها دید

نه درختی نه چشمه و رودی
خالی از شور زندگانی بود
بر سرش به جای چتری ابر
سایه ی مرگ ناگهانی بود

با تعجب نسیم روح افزا
گفت: ای کویر آتش سوز
سالها گذشته ام بر تو
هرگزت ندیده ام جانسوز

با لبی عطش زده، آن دشت
گفت با من بهار می خندید
از تنی که گشته اکنون  خشک
چشمه هایی زلال می جوشید

پای انسان به خاک من وا شد
در سرش هم تب زراندوزی
مصرف بی رویه اش افکند
حال و روزم به این چنین روزی

بی حساب از  منابع آبم
فکر محصول بیشتر میکرد
پای حرصش به دشت پر آبم
از گلیمش درازتر میکرد

اول از چشمه های من نوشید
نقش صد باغ و گل بر من زد
بعد از آنکه چشمه ها خشکید
چاه هایی عمیق در من زد

اینک از هجوم بی مهرش
رگ رگ وجود من خشکید
جای باران ،سموم مرگ آور
بر تنم از آسمان بارید

حسین مهرابی

ثبت دیدگاه