• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

به بهانهٔ درگذشت نابغهٔ سینمای ایران و ششمین کارگردان بر‌تر جهان

  • 15 تیر 1395 - 7:28
به بهانهٔ درگذشت نابغهٔ سینمای ایران و ششمین کارگردان بر‌تر جهان

عباس کیارستمی تنها کارگردان ایرانی برنده نخل طلای کن امروز در فرانسه درگذشت.

از آنجایی که عادت داریم بعد از مرگ نوابغمان، دهنمان آب بیافتد. با به به و چه چه از آن‌ها تعریف کنیم و بر دشمنانشان فحش و لعنت بفرستیم. من هم پس از مرگ یک نابغهٔ ایرانی، دستچینی از افتخارات ایشان می‌کنم تا همه در حسرتش شریک باشیم! فعلا حسرت درگذشت این نابغه را بخوریم تا نوبت بعدی برسد.
ورنر هرتزوگ کارگردان سر‌شناس سینمای جهان فیلم «خانه دوست کجاست» را یکی از پنج فیلم محبوب خود دانسته است. همچنین این فیلم از سوی انجمن فیلم بریتانیا، به عنوان یکی از ۵۰ فیلمی پیشنهاد شده است که حتما پیش از ۱۴ سالگی آن را باید تماشا کرد.

در سال ۱۹۹۵ میلادی، می‌راماکس فیلمز، «زیر درخت زیتون» را در آمریکا منتشر کرد. کیارستمی برای این فیلم تحسین شده، برای اولین بار نامزد دریافت نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد.

کیارستمی سپس در لومیر و شرکا، با ۴۰ کارگردان مطرح جهان مانند دیوید لینچ و می‌شائیل هانکه همکاری کرد.

«طعم گیلاس» فیلم بعدی کیارستمی در سال ۱۹۹۷ بود. این فیلم مورد تحسین منتقدان و سینماگران قرار گرفت. کیارستمی جایزهی نخل طلایی جشنواره فیلم کن ۱۹۹۷و جایزهی بهترین فیلم خارجی انجمن منتقدان فیلم بوستون را برای این فیلم بدست آورد و مورد تحسین جهانیان قرار گرفت. مجله تایم در سال ۲۰۰۴ نیز این فیلم را بعنوان یکی از ۱۰ فیلم بر‌تر تاریخ کن نامید. طعم گیلاس در ادامه به عنوان بهترین فیلم خارجی زبان انجمن ملی منتقدان فیلم نیز انتخاب شد. مجموعه کرایتریون در سال ۱۹۹۹ این فیلم را به عنوان یک فیلم منحصر به فرد اعلام کرد.

فیلم «باد ما را خواهد برد»، برندهی جایزهی فیپرشی جشنواره فیلم ونیز گردید و به عنوان یکی از صد اثر بر‌تر سینمای جهان در دهه گذشته از نگاه برگزارکنندگان جشنواره بین‌المللی فیلم تورنتو انتخاب شد.

سال ۲۰۰۴ «همیشه برگرد عباس» مستندی بود که «لئون کاکوفت» درباره حضور کیارستمی در جشنواره سائوپولو ساخته بود. عنوان فیلم، خود نشان می‌داد که چقدر دیگران به عباس کیارستمی علاقه وافری دارند.

وی در سال ۲۰۰۵ جایزه آکیرا کوروساوا جشنواره فیلم سانفرانسیسکو برای یک عمر دستاورد هنری و دکترای افتخاری دانشگاه اکول نرمال سوپریور و دانشگاه سوربن را به دست آورد.

فیلم «شیرین» نامزد جایزه بهترین فیلم خارجی زبان جشنواره فیلم ونیز در سال ۲۰۰۸ شد. روزنامه لوموند فیلم «کپی برابر اصل» را انقلابی در سینما اعلام کرد.
کیارستمی جایزه گریفون برنزی و مدال طلای شهر را از جشنواره فیلم جیفونی دریافت کرد و در لوکارنو مورد تمجید بسیاری قرار گرفت. وی نامزد پلنگ طلایی، برنده پلنگ برنزی، برنده جایزه کنفدراسیون بین‌المللی هنر سینما، برنده جایزه فیبرشی و برنده جایزه فیلم منتخب انجمن منتقدان فیلم جشنواره فیلم لوکارنو شد.

روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۱ در گزارشی فهرست ۴۰ کارگردان بزرگ معاصر سینمای دنیا را منتشر کرد. عباس کیارستمی در مکان ششم این لیست و بالا‌تر از بسیاری از چهره‌های نامدار سینما همچون دیوید کراننبرگ، دیوید فینچر، استیون سودربرگ، پدرو آلمودوار و گاس ون سنت قرار گرفت. همچنین در فهرست ۱۰ کارگردان بر‌تر سینمای آسیا، پس از یاسوجیرو اوزو و هو شیائو-شین در رده سوم برترین‌ها قرار گرفته است.

کیارستمی برای فیلم «کلوز آپ» در نزد جامعه غرب شناخته‌تر شد و فیلمش در سراسر اروپا به نمایش درآمد و مورد تحسین قرار گرفت. کلوزآپ در سال ۲۰۱۲ نیز توسط نشریهٔ «سایت‌اند ساوند» در فهرست ۵۰ فیلم بر‌تر تاریخ سینما قرار گرفت و جایزه فیبرشی جشنواره بین‌المللی فیلم استانبول و جایزه ویژه منتقدان جشنواره بین‌المللی فیلم مونترال را به دست آورد. همچنین، در جریان بیستمین جشنواره بین‌المللی فیلم پوسان ۲۰۱۵ در رده‌بندی بر‌ترین هنرمندان و فیلم‌های قاره آسیا، در میان ۱۰ هنرمند و اثر شاخص قاره قرار گرفت.

در سال ۲۰۱۳ نشان افتخار دولت ژاپن و در سال ۲۰۱۴ نشان دکوراسیون علوم و هنر اتریش به او اهدا شد.

وی در بسیاری از جشنواره‌های فیلم، به عنوان داور حضور داشت که می‌توان از جشنواره فیلم کن در سال‌های ۱۹۹۳، ۲۰۰۲، ۲۰۰۵ به عنوان برجسته‌ترین آن‌ها یاد کرد.

چرا کیارستمی در ایران درخور نامش، شهرت نیافت؟

چرا کارگردانی با این همه عنوان و افتخار، آنچنان که شایستهٔ نامش بود، در ایران شهرت نیافت؟ کارگردانی که جزو محدود هنرمندانی بود که پس از انقلاب ۵۷ در ایران ماند و در جواب منتقدین گفت من ریشه در این خاک دارم و میوهٔ من در این خاک خوب پرورش می‌ابد. اما میوه‌های که تا این اندازه لذیذ بود، یک به یک از شاخه افتادند و روی خاک پوسیدند. ایشان هم مانند بسیاری از نوابغ ایرانی در خارج از کشور شهرت بیشتری از خانه‌اش داشت. کسانی مثل پرفسور سمیعی‌ها تا زمانی که در ایران اقدامی نکنند، هیاهویی هم به راه نخواهند انداخت و ناشناخته خواهند ماند. کارگردانی که در عصر رسانه‌های غوغا سالار اعلام می‌کند که «هیچگاه مشارکت سیاسی نخواهم کرد»، کارگردانی که «سه گانه کوکر» او در شرایط دشوار سیاسی نیمه دوم دهه ۶۰ و نیمه ابتدایی دهه ۷۰، پیله ضخیم تنیده شده دور ایران را شکست و تصویر متفاوتی از ایران به جهانیان ارائه داد و در سال ۲۰۰۰، در مراسم جشنواره فیلم سان فرانسیسکو، همه را با دادن جایزه یک عمر فعالیت خود بعنوان کارگردان کهنه کار ایرانی به بهروز وثوقی، شگفت زده کرد، لاجرم شهرتی درخور نامش نخواهد یافت.

حسین پور رشیدی

ثبت دیدگاه