انسان های منطقی در تصمیم گیری های اصولی خود، یک، دو یا هر سه اصل زیر را مورد توجه قرار می دهند:
-
اصول دینی
-
اصول علمی
-
سنت و رفتار گذشتگان
در زمینه مال مفت، در دین اکثریت ما ایرانیان (اسلام)، قرآن، به عنوان قانون اساسی این دین، در سوره النجم، آیه ۳۹ می فرماید:
وَأَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعىٰ، و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.
همچنین در ادبیات کهن ما ایرانیان داریم:
نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد
علاوه بر این، اصل اساسی علم اقتصاد کلاسیک به شرح ذیل است:
No free lunch in economics
یعنی اینکه در اقتصاد هیچ چیز مجانی و مفت وجود ندارد.
بدین ترتیب مشخص می شود که انسان های منطقی از هر گروهی (مذهبی، علمی و یا سنت گرا) باشند نبایستی توقع مال مفت داشته باشند. حال سئوال این است که توقع مال مفت کردن و دنبال پول درآوردن بدون زحمت و یا در حد افراطی آن دنبال یارانه بودن از کجا وارد فرهنگ ما ایرانیان شده است. ما ایرانیان انسان های منطقی بوده و از سه گروه مذهبی، علمی و یا سنت گرا خارج نیستیم. هیچ کدام از این سه طرز تفکر نیز دنبال مال مفت بودن را منطقی و جایز نمی شمرد. پس بیاییم به اصل خود برگشته و بی منطقی “دنبال مال مجانی بودن و خوردن بی زحمت” را کنار بگذاریم. چشم خود را از دریافت یارانه بر داشته و به عقل، تفکر، اندوخته های علمی، روش های گذشتگان و زور و بازوی خود تکیه کنیم.