• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

آباد کردن کویر یا آباد کردن جنگل، کدام یک امریست مقدس؟

  • 08 بهمن 1392 - 0:01
آباد کردن کویر یا آباد کردن جنگل، کدام یک امریست مقدس؟

اگر پای صحبت بعضی از پسته کاران اناری و به ویژه مسن ترها بنشینیم، چند اصطلاح زیاد شنیده می شود. “ما زحمت زیادی کشیده ایم و کویر را آباد کرده ایم”. یا این که “ما که یک عمر به آباد کردن کویر مشغول بوده ایم از دولت نیز توقع یاری داریم”. یا این که “ما که عمری به آباد کردن کویر مشغول بوده ایم و جز زحمت کشیدن کاری نکرده ایم، اگر به جهنم برویم پس پادشاهان ظالم به کجا خواهند رفت؟”.

از دیدگاه این پسته کاران، کشت پسته در اراضی بایر و آبیاری آن با استفاده از سفره های آب زیر زمینی به معنی آباد کردن کویر بوده و امری مقدس است. امری که انسان را پیش خداوند، مردم و دولت سربلند نموده و مایه افتخار و مباهات می باشد. این اصطلاحات را پای صحبت کشاورزان شمالی نیز با اندک تفاوتی می توان شنید. آنها نیز معتقدند که جنگل را آباد کرده اند. از دید کشاورزان شمالی، قطع درختان و تبدیل آنها به اراضی قابل کشت، آباد کردن جنگل است. آنها نیز افتخار می کنند که با زحمت زیاد و شبانه روزی و با دور زدن ماموران حفاظت از جنگل، شجاعانه درختان را قطع کرده و آن را تبدیل به مزارع کشاورزی نموده و امروزه برای اعتلای ایران و تامین غذای مردم تلاش می کنند.

در نگاه اول شاید آباد کردن کویر و آباد کردن جنگل دو امر کاملا متفاوت به نظر برسد. شاید کسی مدعی شود که چگونه تخریب جنگل را می توان آباد کردن نامید. در حالی که آباد کردن کویر، تبدیل بیابان به جنگل است و آن هم جنگلی از نوع مصنوعی که باید به وجودش افتخار کرد. حال سئوال این است که اگر کشاورزان شمالی تخریب جنگل را آباد کردن آن می نامند، پسته کاران برای آباد کردن کویر مجبور به تخریب چه چیزی هستند. جواب کاملا واضح است، آنها نیز با تخریب منابع آب زیر زمینی، کویر را آباد کرده اند. لذا می توان گفت که آباد کردن کویر و آباد کردن جنگل هیچ تفاوتی ندارد.

هر دو با تخریب یک منبع خدا دادی انجام شده است. یکی جنگل را تخریب کرده و دیگری منابع آب را نابود ساخته است. حال سئوال این است که آیا تخریب منابع طبیعی که از مخلوقات زیبای خداوند هستند، امری مقدس است. جواب مطمئنا خیر می باشد. داستان کسانی که با تخریب منابع طبیعی، به قول خود، کویر و جنگل را آباد می کنند، داستان فردی است که نان می دزدید و به فقرا کمک می کرد. وقتی علت را از او پرسیدند، گفت خداوند برای هر کار بد یک گناه می نویسد و برای هر کار خوب ۱۰ ثواب محاسبه می کند. بدین ترتیب من با دزدیدن یک نان و بخشیدن آن به فقیر، ۹ ثواب سود کرده ام. امام صادق (ع) در جواب وی فرمودند که خداوند تنها از پرهیزکاران قبول می کند. یعنی این که، ۱۰ ثواب زمانی نوشته می شود که انسان از مال خود ببخشد نه این که از مال دزیده شده احسان نماید. حال اگر این کشاورزان مدعی، از ثروت خود کویر و جنگل را آباد می کردند می توانستند کار خود را مقدس بدانند. این در حالی است که با استفاده از منابع طبیعی که ثروت نسل های گذشته، حال و آینده می باشد این کار را انجام داده اند.

ریشه مقدس دانستن آباد کردن کویر و جنگل، قاعده فقهی احیاء می باشد. از دید این قاعده، تبدیل اراضی غیر قابل کشت چون کویر، جنگل و مرتع، به اراضی قابل کشت، احیاء نامیده می شود. این مسئله باعث ایجاد حق تملک نیز می گردد. یعنی کسی که زمینی را احیاء کند مالک آن می گردد. کلمه احیاء یعنی زندگی و زندگی بخشیدن که امری مقدس است.

خداوند کسی را که یک نفر را از مرگ نجات داده است، مانند کسی می داند که تمام انسان ها را زندگی بخشیده است. همین مسئله است که مایه افتخار پزشکان می باشد. همچنین پیامبر (ص) می فرمایند: هر که درختی غرس کند تا به ثمر برسد، خدا عوض آن در بهشت درختی برای او غرس می‌فرماید”. یا این که: ” هر کس درخت خرما یا سدری را آب دهد گویا تشنه‌ای را سیراب کرده است”.  اما بایستی توجه نمود که در کنار قاعده فقهی احیاء، قاعد فقهی دیگری نیز وجود دارد که نام آن “لا ضرر و لا ضرار” است. یعنی این که هیچ کس حق ندارد به خود و دیگران ضرر بزند. به عبارت دیگر، هیچ انسانی حق ندارد با تخریب منابع طبیعی که حق نسل های آینده می باشد، دست به آبادی کویر و جنگل بزند. این کار نه تنها مقدس نیست بلکه گناهی نابخشودنی بوده و نظم طبیعت را به هم می زند.

خداوند کویر را کویر آفریده و جنگل را جنگل خلق کرده است. بهتر است تا ما در خلقت الهی تغییری ایجاد نکنیم. ما حق داریم، به عنوان اشرف مخلوقات و کسی که زمین و آسمان ها به فرمان خداوند تسلیم او هستند، تنها برای تامین نیازهای ضروری خود از منابع طبیعی استفاده نماییم. ما حق نداریم جهت کسب سودهای کلان، منابع طبیعی را تخریب نموده، خلقت خداوند را دگرگون ساخته و برای توجیه آن، کارهای خود را مقدس نامیده و از همه دنیا طلبکار باشیم! ما حق نداریم تنها از بخشی از قواعد فقهی و اسلامی که به نفعمان است استفاده نموده و بخش دیگر را به فراموشی بسپاریم!

“و البته گمراهشان می کنم و آرزوهای باطل در دلشان می افکنم و به آنان، فرمان می دهم تا گوش های چارپایان را بشکافند و به آنان فرمان می دهم تا خلقت خدا را دگرگون سازند و هر کس که به جای خدا شیطان را به دوستی برگزیند زیانی آشکار کرده است” (سوره نساء، آیه ۱۱۹).

دکتر محمد عبدالهی عزت‌آبادی

ثبت دیدگاه