• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

پاتوق تصمیم‌گیری و مدیریت کشاورزان روستایی کجاست؟

  • 08 خرداد 1393 - 0:01
پاتوق تصمیم‌گیری و مدیریت کشاورزان روستایی کجاست؟

در بیشتر نقاط دنیا و در اغلب دوران‌های تاریخی، روستا و کشاورزی با هم شناخته شده‌اند. به عبارت دیگر، در بیشتر موارد، کشاورزی در روستا بوده و شغل اصلی روستاییان، کشاورزی می‌باشد.

علی‌رغم اهمیت بسیار بالای کشاورزی در روستا، نکته عجیب این است که در روستاهای ایران، کشاورزان پاتوق ثابتی برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل مدیریت کشاورزی روستا ندارند. این در حالی است که پایگاه‌های زیادی در روستاها وجود دارد. برای مثال روستاییان برای یادگیری مسائل شرعی و دینی به مسجد مراجعه می کنند. روستایی در ایران وجود ندارد که حداقل یک مسجد نداشته باشد. جوانان روستایی برای یادگیری اصول نظامی و حفظ امنیت روستا پایگاهی به نام بسیج دارند. همچنین می‌توان گفت که تمام روستاهای کشور دارای خانه بهداشت هستند. مدارس روستاها محل تجمع دانش‌آموزان و سالن‌های ورزشی محل مانور جوانان ورزشکار است. اعضای شورای اسلامی روستا، پایگاهی به نامه دهیاری یا اتاق شورا دارند. قوه قضاییه نیز در دورترین روستاهای کشور، پایگاهی به نام شورای حل اختلاف دایر کرده است.

 حال ببینیم، در روستاهای ایران، کشاورزان برای تجمعات خود به کجا مراجعه می کنند؟ برای مثال، اگر کشاورزان تصمیم بگیرند برای صحبت در خصوص سم پاشی تجمعی داشته باشند بایستی کجا جمع شوند؟ یا اینکه اگر کارشناس جهاد کشاورزی بخواهد در خصوص یک مسئله برای کشاورزان سخنرانی کند، چه کسی مسئول تشکیل این جلسه بوده و محل سخنرانی کجاست؟ اگر سخنرانی علمی مورد نظر در مسجد روستا اعلام شده باشد و با مراسم ترحیمی تداخل پیدا کند آیا اولویت با مراسم ترحیم نیست؟ آیا تشکل شورا بهتر می تواند کشاورزان را برای شرکت در این کلاس سازمان دهی نموده و یا اینکه روحانی مسجد، تشکل بسیج و … توانایی بیشتری در این خصوص دارند.

 سئوال این است که چرا در روستاهای کشور برای همه کاری تشکل و سازمان وجود دارد اما برای مهمترین رکن اقتصادی روستا یعنی‌ تصمیم‌گیری و مدیریت کشاورزی، سازمان و تشکلی وجود ندارد؟ چرا تعاونی های تولید کشاورزی که بایستی جزئی (نه تمام) این وظیفه را به انجام برسانند تنها تبدیل به بنگاه‌های فروش کود و سم شده‌اند؟ آیا همین عدم وجود تشکل لازم نیست که باعث شده است تا سیاست‌های اقتصادی، تحقیقاتی و ترویجی دولت در بخش کشاورزی بدون تاثیر بماند؟

برای مثال اگر مدیریت جهاد کشاورزی بخواهد سم پاشی را در زمان خاصی ممنوع کند، چگونه و با چه تشکلی باید این کار را در مزارع و باغات کوچک روستایی به انجام برساند؟ آیا تنها می‌توان با این جمله که “کشاورزان محترم لطفا در زمان وزش باد از سم پاشی خودداری نمایید” موفق عمل نماید؟ به عبارت دیگر آیا با خواهش و تمنا می‌توان مسائل اقتصادی را ترویج نمود؟ کاری که دولت در خصوص انصراف از دریافت یارانه انجام داد و موفق نبود.

توصیه‌ها و سیاست‌هایی که با اقتصاد مردم سر و کار دارد را نمی توان با خواهش و تمنا به اجرا در آورد. بیشتر این توصیه‌ها بایستی همراه با ابزارهایی اجرایی قوی همزمان با اجبار و ایجاد تشکل‌ها و سازمان ها تا سطح افراد هدف (در اینجا کشاورزان) پی گیری نمود.

در بیشتر موارد نیز دولت قدرت انجام این کار را ندارد. این وظیفه در کشورهای پیشرفته بر عهده تشکل‌های قوی مردم نهاد است. در ایران، در گذشته، هر روستا یک کدخدا داشت. تمام توصیه‌ها و سیاست‌های دولت از طریق کدخدا به اجرا در می آمد. هیچ کشاورزی توانایی مقابله با حرف کدخدا را نداشت. این سیستم هرچند مستبدانه بود اما در مدیریت و تصمیم‌گیری بخش کشاورزی می‌توانست موفق عمل نماید.

به عبارت دیگر، وجود یک سیستم مستبدانه خیلی بهتر از عدم وجود سیستم و به هم ریختگی سازمانی است. بعد از انقلاب سیستم کدخدا از بین رفت و شورا جایگزین آن شد. از نظر ظاهر این جایگزینی بسیار جالب است. اما در عمل و به ویژه در زمینه مدیریت و تصمیم‌گیری در خصوص مسائل کشاورزی، شورا هیچ موفق عمل نکرده است.

اعضای شورا که اغلب از جوانان روستا هستند، اقتدار لازم برای مدیریت مسائل کشاورزی روستا را نداشته و کشاورزان هیچ حرف شنوی از آنان ندارند. بسیاری از شوراها حتی توانایی جمع‌آوری کشاورزان برای یک سخنرانی ترویجی در مسجد محل را ندارند. چنین شورایی چگونه می‌تواند با اقتدار تمام کشاورزان را وادار کند تا توصیه‌های علمی دولت در خصوص عدم مصرف نوعی سم را به انجام برسانند. کاری که ریش سفیدان محل قدرت بیشتری بر انجام آن دارند.

 آنچه که در نهایت می توان گفت این است، تازمانی که سازمان و تشکل تصمیم‌گیری و مدیریت کشاورزی مردم نهاد در روستاهای کشور شکل نگیرد، تمام تلاش‌های دولت در بخش کشاورزی همچون تحقیقات و ترویج به هدر خواهد رفت.

 سوره اعراف، آیه ۲۹

«( ای نبی مکرم ) بگو: پروردگارم مرا به عدالت گستری فرمان داده است و نیز در هر عبادتگاهى (نیت و ) توجه خود را پایدار سازید و او را در آیینتان، خالصانه (و بی شریک) ندا دهید. بدانسان که در آغاز شما را آفرید، به سوى او باز مى گردید».

 دکتر محمد عبدالهی عزت‌آبادی

ثبت دیدگاه