• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

سلام آقای غمها ” آقای اشکها ”

  • 03 آبان 1393 - 0:05
سلام آقای غمها ” آقای اشکها ”

سلام آقای غمها ” آقای اشکها ” سلام قاری روی نیزه  سلام شهید پنهان در زیر سر نیزه ها

راستی آقا چشم عباس خوب شده است ببخش اگر چشمهای ما در مرتع شیطان می چرند و شیطان چوپان چشمهایمان شده است . .ببخش اگر چشمهای ما برای زرق دنیا برق می زند .

اقا از خواهرت زینب بگو خاک چادر زمینها خوردنش پاک شده است ؟ ببخش اگر دیگر چادر برایمان دست و پاگیر است  ببخش اگر گیسوانمان در دست باد پرو بال میزنند .

بگو از درد دلهای رقیه ات ” بگو او که  بابای بی سرش را در کنج  خرابه ای  می جست بابایش را جسته است ؟ ببخش آقا  ببخش رقیه جان اگر سر بابایمان در پیچ وخم این دنیا گم شده است ببخش اگر خرابه های کبر و غرور و ریا باباهایمان را از ما گرفته اند ؟

آقا جان آیا گلوی اصغرت  خوب شده است ؟ ببخش اگر گلویمان پیش خیلی ها  گیر است  . اگر نوای حنجرمان گوش یتیمان را نمی نوازد . اگر در گلویمان دیگر بغض  زمین خورده ها  بغض گرسنه ها  بغض مظلوم   بغض برادر زمینگیر شده   بغض  دختر بی جهاز مانده  بغض بابای درمانده  بغض مادر مریض در کنج خانه افتاده   جایی ندارد .

بگو آقا از اسارت زینب ” از زنجیرهای بر دست و پاهای بچه هایت  ” بگو ایا اسارت تمام شده است ؟ ببخش اگر ما عاشق اسارت  شده ایم .اسارت زر و زور  اسارت سنگ و سیمان  اسارت مرکب و دینار  اسارت پوسترهای رنگی  شوهای پوچ   اسارت شیشه و قرص و توهم .

بگو از گرمای ظهر عاشورا  از باران سرنیزها آن زمان که به نماز ایستادی .. ببخش آقا اگر خانه هایمان نوای نماز را از یاد برده ا ند .اگر گرمای سوزان خشت و گل دنیا خنکای نماز را از ما ربوده است .

آقا جان ده روز برایت سیاه می پوشیم و میدانیم که رویمان همه ی سال سیاه است  می شود امسال به حرمت  سیاهی لباسمان  روی سیاهمان را سفید کنی ؟

سلام روسیاهانی که هنوز دل کوچیکشان هوای اشک برای اربابشان می کند را  به چشمان عباس ” گلوی اصغر ” دل شکسته ی رقیه ” رباب محزون ” زینب زنجیر شده ی بی حسین گشته ”  لبهای خشکیده ی علی اکبر “”” سلام مارا به لاله ها برسان .

  حسین  صادقی

ثبت دیدگاه