• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

دختران اناری؛ صدایی که شنیده نمی‌شود

  • 04 تیر 1394 - 0:22
دختران اناری؛ صدایی که شنیده نمی‌شود

 هرگاه در انارپرس از کمبودها و مشکلات جوانان در شهرستان انار سخن گفته شده، مخاطبان تاکید می‌کردند که دختران، رنج چند برابری را باید نسبت به پسران تحمل کنند و مشکلات‌شان بیشتر است.

محدودیت‌های اجتماعی، هنری، ورزشی و… از جمله مسائلی است که دختران می‌گویند در شهرستان انار با آن روبرو هستند.

امروز به سراغ سه تن از دختران اناری رفته‌ایم و نظرات آن‌ها را در این باره جویا شدیم.

فاطمه، ۱۶ ساله: چرا نباید در کلاس موسیقی شرکت کنم؟ چرا حتما باید چادر پوشید؟

فاطمه ۱۶ سال سن دارد. او از اینکه نمی‌تواند در کلاس موسیقی شرکت کند، ناراحت است و همچنین گلایه می‌کند که چرا به عنوان یک دختر حتما باید چادر بپوشد.

فاطمه در گفت‌وگو با انارپرس می‌گوید: قبلا که مشکلات جوانان را در انارپرس پرسیدید، من فقط نوشتم انار سینما ندارد ولی حالا هم که سینما دارد چه فایده؟ جاده به این خطرناکی را بلند میشوی و می‌روی اما می‌گویند مسئول سینما رفته فلان جا، امشب هوا بارونی ست، امشب یک جا جشن است، تعداد تماشاگران کم است، که ماشاالله همیشه هم تعداد تماشاگران کم است.

  شاید این اتفاق ۱۰باری واسه من اتفاق افتاده و فقط توانستم ۲ یا ۳بار فیلم ببینم. خب این چه از سینما؟ مسئول گرامی همه شهرها در ماه رمضان بعد از افطارسانس اکران دارد اما انار چون همیشه باید متفاوت باشد، ساعت ۶ که اوج بی حالی و خستگی است، اکران گذاشته‌اند؛ یک باره بگویید سینما یک ماه تعطیل.

این شاید فقط مشکل یک دختر نباشد و همه این مشکل را داشته باشند ولی من دخترم و این کاملا برایم یک مشکل بزرگ است چون واقعا به فیلم علاقه دارم.

فاطمه ادامه می‌دهد: چرا باید چادر سرکنیم ؟؟؟؟ فقط هم این مشکل شهر ماست. اگه یک متر موهایت را بزاری بیرون و لباسی رنگی بپوشی اما فقط یک چادر نازک و براق سرت کنی می‌گویند حجابش تکمیل است. در مدرسه‌های دخترانه حتما باید مقعنه‌ات تا روی کمرت باشد، باید اجباری چادر بپوشیم. یک بار در همین مدرسه خودمان بنده خدایی آمد و مشکلات مان را گفتیم اصلا باور نکرد و گفت نباید اجباری باشه که ….
فاطمه سخنانش را این‌گونه به پایان می‌برد: چرا زشت است که دختر در انار کلاس موسیقی برود؟ چراااااااااا ؟؟؟؟ دلیلش را منطقی و واضح بگویید چرا؟؟؟!!!

نازنین ۲۲ ساله: روحم آزرده شده است

نازنین ۲۲ ساله ( نام مستعار) هم این‌گونه از مشکلاتش در انار سخن می‌گوید:
می‌خواهم از چیزهایی بگویم که این روزها بیشتر احساسش می کنم.
من یک بانوی اناری هستم و برای مقایسه نمی‌گویم، می‌گویم تا چشمانت را بازتر کنی، شاید دیده شدم… من نیز روحم همانند بانوان شهرهای دیگر نیازمند آسایش و پالایش روح است… کجاست پارکی که به من امکانات و امنیت بدهد؟ کجاست محلی که راه بروم و احساس نکنم آشنا مرا اگر ببیند و….
من بانوی جوان اناری برای معالجه هایم، برای تسکین روح آزرده‌ام، برای والدین پیرم به کدام کلینیک متخصص و کاربلد مراجعه کنم؟
من دانشجوی راهی دورم. از کدام ترمینال برای رسیدن به مقصدم استفاده کنم تا سر جاده طعم گرم و سرد هوا آسایشم را برهم نزند…چندین ساعت سر جاده بمانم تا شاید کسی دختری یا حتی پیرمرد و بزرگسالی را در وسیله خودش جای بدهد شاید به موقع به مقصدم رسیدم.
بانوی اناری تا کی بخاطر کمبود و فقر فرهنگی از عینک آفتابی طبی استفاده نکند که شاید مورد بازخواست اطرافیان و مورد تمسخر همشهریانش قرار بگیرد؟
من یک دختر اناری هستم، مانند دیگر دختران شهرهای دیگر آزادی و استقلال فکری می‌خواهم. تا کی مردمان من برای زندگی من تصمیم خواهند گرفت؟
من یک ورزشکار نیز هستم. تا کی بی لیاقتی مربیان و مسئولین تربیت بدنی را شاهد باشم؟ تربیت بدنی انار دیگر چقدر فرصت می‌خواهد تا به ورزش و مربیان من تنوع بدهد؟
یک بانوی اناری با این همه کمبود شاید روحش را با ورزش آزاد و آرام کند. مسوول محترم چقدر پای مسولیتت عرق ریختی و شرمنده شدی که بانوان یک سالن ورزشی ندارند تا وقتی با خیال راحت به همان یک یا دو رشته ورزشی شان پرداختند با هجوم مردان پشت در سالن مواجه نشوند؟
من برای فرزندم چه تفریحی انتخاب کنم در شهر…؟
شهری که پر از مهدکودک است اما یک مرکز تفریحی و سرگرمی برای کودکان شهر من تاسیس نکرده است. آخر مگر می‌شود روح افسرده ی کودک من آموزش پذیر شود؟
من دختر اناری به خاطر کدامین گناه و بی‌مسولیتی برای آموزش دیدن تخصصی موسیقی و سازی که در انار وجود ندارد باید به فکر رفتن به شهر دیگری باشم؟ من شاید بتوانم بار سفر ببندم اما دوستان و همشهریانم تاکی این کمبود را احساس کنند؟
یک دبیر اناری تا کی شاهد حضور غیر بومی‌ها در مدارس باشد در صورتی که بومی‌هایمان ستودنی هستند.
یک بانوی اناری تا کی این محدودیت ها را ببیند و مقایسه کند و خاموش بماند؟
مسوولین محترم این را با صدای زنانه و با اقتدار می‌گویم یا شما برادرهای اناری‌ام: به خدا اگر محدودیت‌های بانوان در انار شکسته شود، از شما دستی گیرنده‌تر و حضوری فعالتر خواهند داشت.
مسوول بومی و غیر بومی شهر من…لحظه‌ای مرا جای دخترت قرار بده. ای مسوولین کمی بلندم کنید تا شهرم را به بلندترین آوازه‌ها تغییر دهم.

ای مردمان شهر غریب من برای خودتان سرمایه‌گذاری کنید تا دختران و پسران تان محتاج شهرها و امکانات دیگر شهرها نشوند.

هنرمند شهرم هیچ حرفی برای گفتن ندارد تا وقتی که من و شما غریب‌پرستی را محور زندگی قرار دهیم. او هیچ جایی برای عرضه و نمایش کارهایش ندارد، در صروتی که بودجه‌های کلان صرف کندن آسفالت و دوباره آسفالت کردن می‌شود. هنرمند گالری می‌خواهد تا از این طریق فرهنگ مناسب را وارد شهر خودش کند نه اینکه برای دیده‌شدن در شهرهای اطراف نمایشگاه بگذارد.

کاش به جای ظاهربینی کمی به باطن مان رسیدگی کنیم، چرا که این باطن است که ظاهر واقعی را حفظ می‌کند.

حرف‌هایم کامل نشد اما امیدوارم مسئولین اگر شده حتی دو مورد از حرف‌هایم را خط بزنند و بنویسند انجام شد.

سارا، ۲۴ ساله:‌ جو انار خیلی خشک است

سارا ۲۴ ساله (نام مستعار) هم در گفت‌وگو با انارپرس از کمبود امکانات تفریحی و آموزشی در انار سخن می‌گوید.

او ادامه می‌دهد: یک دختر در انار نمی‌تواند راحت باشد و حرف و حدیث زیاد مطرح می‌شود. در انار دخترها حتما باید حجاب چادر داشته باشند تا به عنوان یک دختر خوب شناخته شوند و جو خیلی خشک است و خیلی از رفتارها را بد می‌دانند. برای پیشرفت دختران محدودیت‌های زیادی وجود دارد.
خیلی از خانواده ها اجازه نمی‌دهند دخترشان به تنهایی در شهری دیگر تحصیل کند و یا کار کند. هستند دخترانی که استعداد دارند و می‌توانند در شهرهای بزرگ‌تر پیشرفت کنند ولی ازاین حق محروم می‌شوند.

سارا می‌گوید شاید مشکلاتی در جامعه وجود داشته باشد و فضا برای دختران نامناسب شده باشد اما دختر هم گناه نکرده که دختر شده، او هم حق زندگی و انتخاب دارد…

ثبت دیدگاه