• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

چرا روحانیون درباره «حفاظت از منابع آب» سخن نمی‌گویند؟

  • 22 تیر 1394 - 15:12
چرا روحانیون درباره «حفاظت از منابع آب» سخن نمی‌گویند؟

 صدها، شاید هزاران محقق، سال­هاست که درباره آب تحقیق می‌­کنند و سال­هاست که درباره روش­‌های حفاظت از منابع آب و کنترل این منابع می‌­نویسند.

در این خصوص، می­‌توان به شاخص‌­ترین آن­ها، استاد بزرگوار، پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران اشاره کرد. از روش‌­های فنی گرفته، اصول اقتصادی، تشکل‌­های مردمی، تا کنترل‌­های قانونی را برای کنترل برداشت از منابع آب توصیه کرده‌­اند. اما چنان­چه می‌­بینید، این گفته‌­ها تاثیر کمی داشته و یا اصلا بی­‌تاثیر بوده است. اگر غیر این بود، نمی­‌بایست منابع آب به این سرانجام می­‌رسید. به عبارت دیگر، کاری که با چاشنی اخلاق و دین به پیش می‌­رود، نمی‌­توان با ابزار دیگری کنترل کرد.

وقتی که از پیامبر (ص) این حدیث را نقل کرده‌­ایم که: ” هر کس درختی را قطع کند، خداوند او را با سر در آتش جهنم خواهد انداخت” چگونه یک متخصص غیر دینی می­‌تواند به کشاورزان بگوید، باغ‌­های اضافه خود را حذف نموده و درختان اضافه را قطع کند. این در حالی است که همین پیامبر (ص) دستور داد که جلوی خودشان درختی را که به دیگران ضرر می­زند، از ریشه قطع کرده و بیرون بیاندازند(قاعده لاضرر). جالب این­جاست که علمای دینی ما، زمان نقل این داستان، علت این دستور پیامبر را مزاحمت ایجاد شده توسط صاحب درخت، برای زن و بچه مردم می‌­دانند. این در حالی است که از زیان وارد شده توسط درختان اضافه­‌ای که با نابود کردن منابع آب به نسل حاضر و نسل‌­های آینده زیان می­‌رسانند، حرفی به میان نمی‌­آورند.

وقتی که از امام علی (ع) نقل می‌­کنیم که قنات حفر کرده و آن را انفاق می­‌نمود و بدین وسیله حفر چاه و استخراج آب از زمین را ارزش تلقی می‌­کنیم، چگونه می‌­توانیم به کشاورزان بگوییم که دیگر بس است، حفر چاه را متوقف کنید. این در حالی است که علمای دینی پیرو مولای متقیان، قاعده فقهی اتلاف را مطرح می‌­کنند که می­‌گوید: هر کس مال دیگری را از بین ببرد یا آن را از مالیت بی­اندازد، ضامن جبران آن است و در این مسئله شریک بودن خود فرد در آن مال، تفاوتی ایجاد نمی­‌کند. منابع آب زیر زمینی جزء منابع مشترک بوده که تمام انسان­‌های زمان فعلی و نسل­‌های آینده در آن شریک هستند. کسی که این منابع را تلف کرده و طوری با آن برخورد نماید که منبع خشک شده و از مالیت بی­افتد، مدیون دیگران است و باید آن را جبران نماید. ولی معلوم نیست در هنگام نقل این قاعده، چرا علمای دین از منابع آب زیر زمینی مثال نمی‌­زنند.

در برابر تمام احادیث، روایات و اصول فقهی که مردم را تشویق به برداشت از منابع آب می­‌کنند، اصول محکم اخلاقی و دینی نیز وجود دارد که بر حفاظت از منابع آب تاکید دارند. اما مشخص نیست که چرا بر روی منابر، تنها جزء اول آن بیان شده و امروزه در جامعه ما به طور شاخص مطرح است.

آیا روحانیون عزیز، از وجود اصول اخلاقی و دینی حفاظت از منابع آب بی‌­خبرند؟ آیا کاربرد آن‌­ها را در حفاظت از منابع آب نمی­‌دانند یا این­که از ترس کاهش محبوبیت خود در نزد مردم، از طرح این اصول خود داری می­‌کنند؟

 سوره المائده، آیه ۶۷

“اى پیامبر آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است کاملا (به مردم ) برسان و اگر نکنى ، رسالت او را انجام نداده اى و خداوند تو را از (خطرات احتمالى ) مردم نگاه می­دارد، و خداوند جمعیت کافران (لجوج ) را هدایت نمیکند.

دکتر محمد عبدالهی عزت‌آبادی

ثبت دیدگاه