روزنامه بهار، محمدرضا نسب عبداللهی: خستگی هم همیشه بد نیست. مثل خستگی یک رهگذر محلی در شهرستان انار که باعث شد تا روی ریگزارها استراحت و تاریخ نهفتهای را در دل زمین کشف کند.
دقایقی از استراحتش نگذشته بود که متوجه شد قسمتی از زمین فروکش کرده. سری به چاله زد و با کنکاش متوجه آثار سفالی شد که حالا بعد از حدود یک ماه مشخص شده در این بخش از شهرستان انار یک محوطه بزرگ تاریخی نهفته است که قدمت آن براساس شواهد بهدستآمده به دورههای پیش از اسلام و قرون نخستین اسلامی برمیگردد.
چند سال پیش نیز مشابه همین اتفاق در جیرفت رخ داد. پای یک کشاورز به شیئی سنگین برخورد کرد و داستان کشف تمدن عظیم جیرفت پیش آمد.
شهرستان انار از شهرستانهای استان کرمان است که در ۲۱۰ کیلومتری شمال کرمان و ۱۴۰کیلومتری جنوب یزد قرار دارد.
قدمت محوطه تاریخی انار
محسن موحدی، معاون میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان کرمان در گفتوگو با روزنامه بهار، کشف این محوطه را تایید و اضافه میکند: «این موضوع در حال بررسی بیشتر است.»
آثار سفالی که در سطح این محوطه مشاهده شده، به تایید اولیه دکتر علیرضا جعفریزند، دکتر کامیار عبدی و دکتر علی هژبری، سه باستانشناس «از دورههای پیش از اسلام تا دورههای اسلامی را دربر میگیرد.«
دکتر علیرضا جعفریزند، باستانشناس درباره این محوطه میگوید: «احتمالا این محوطه بخشی از انار قدیم را تشکیل میداده است که از لحاظ تاریخی و فرهنگی با انار همافق بوده است. در دوره تاریخی و اسلامی، مراکز بزرگ دارای شهرها و روستاهای اقماری بودند و به نظر میرسد انار نیز به عنوان یک مرکز مهم این ویژگی را تا سده نخستین اسلامی حفظ کرده است. روستاها و مناطق اقماری بیشتر محل سکونت و زندگی کشاورزان و روستاییان بوده است.«
به گفته این عضو هیات علمی دانشگاه، «براساس آثار سطحی که در این منطقه مشاهده شده، میتوان گفت احتمالا محوطه مزبور در دورانهای مختلفی از پیش از اسلام یعنی از اواخر دوره سلوکیان، پارتها و ساسانی تا قرون اولیه اسلامی، سکونتگاه و دارای اهمیت بوده است«.
این باستانشناس که شهر انار را از نزدیک مشاهده کرده، میگوید: «این شواهد نشان میدهد همانطور که حدس زدهام قدمت انار را باید به روزگار پیش از دوره ساسانی نسبت داد، یعنی همانطور که ارگ انار قدیمی است، پیرامونش هم محوطههای قدیمی وجود دارد.«
ارگ انار با بیش از ۱۱هزار متر مربع بر فراز تپهای در مرکز شهر انار قرار دارد. قدمت این ارگ خشتی و گلی به دورههای پیش از اسلام نسبت داده شده است.
به گفته این باستانشناس، انار نه یک منطقه کوچک بلکه یک محوطه بسیار بزرگ است.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: «ما قدمت انار را تنها نمیتوانیم در متون تاریخی و جغرافیایی جستوجو کنیم بلکه چون این منطقه بسیار کهن است باید براساس شواهد باستانشناسی دنبال قدمت انار باشیم. این محوطه نیاز به یک مطالعه و بررسی کلی و سیستماتیک دارد تا پیش از آنکه شواهد و آثار محو و نابود شود، یک گاهنگاری دقیق تاریخی و فرهنگی از آن ارائه شود.«
همچنین دکتر کامیار عبدی، باستانشناس و استاد سابق کالج «دارتموت» آمریکا نیز در اینباره میگوید: «براساس عکس این سفالها حدس میزنم قدمت آنها به اواخر دوران تاریخی و اوایل دوران اسلامی بازمیگردد.«
علی هژبری، باستانشناس نیز میگوید: «ما با دو نوع گاهنگاری در محوطههای تاریخی مواجه هستیم؛ یکی گاهنگاری نسبی و دیگری گاهنگاری مطلق. در گاهنگاری نسبی با مقایسه اشیا با نمونههای مشابه در محوطههای دیگر، دوره آن را هم به محوطههای مشابه نسبت میدهیم. مثلا یک تکه سفال کلینکی در یک تپه پیدا میکنم و میدانم آن سفال مربوط به دوره اشکانی است و بر همین اساس این تپه را به دوره اشکانی منسوب میکنم. این گاهنگاری نسبی است.«
او اضافه میکند: «در گاهنگاری مطلق، مسئله فرق میکند و در این نوع گاهنگاری، با آزمایش کربن ۱۴ روی سفال، زغال و… تاریخ اشیا با یک ضریب اختلاف به ما داده میشود. مثلا میگوید ۱۸۵۰ سال با صد سال بالا یا پایین. ولی محدوده زمانی مشخص است و به طور مطلق دوره را به ما میگوید. این روش دقیقتر اما در عین حال گرانتر است و کمتر هم استفاده میشود و در ایران هم هنوز جا نیفتاده است.«
این باستانشناس درباره محوطه تاریخی انار میگوید: «بر اساس عکس آثار سفالی که از اینجا دیدهام، میتوان اینجا را یک محوطه استقراری دانست که در آن زندگی نسبتا طولانی انجام شده است. چون وسایل زندگی این را به ما میگوید. ببینید اینجا دیوار وجود دارد. موقعی دیوار ایجاد میشود که افراد بخواهند برای مدت طولانی زندگی کنند. اگر قصد زندگی کوتاهمدت بوده باید در چادر زندگی میکردند و نیازی نبود که هزینه و وقت برای ساخت صرف شود.«
به گفته هژبری در سفالهای این محوطه، «نمونههای مشابه دورههای تاریخی پیش از اسلام و اوایل اسلامی وجود دارد.«
میراث باستانی، قربانی ضعف مدیریت
انار که پیشینه تاریخی عظیمی دارد، تاکنون مورد کاوش و گمانهزنی باستانشناسی قرار نگرفته، گویی آنچه مهم نیست تاریخ و گذشته این منطقه است.
این محوطه تاریخی در حالی در انار کشف شده که خاطرات تلخ غارت محوطه تاریخی جیرفت در اذهان زنده است و حفاریهای غیرمجاز نیز همچنان در سایر محوطههای تاریخی خبرساز است.
به این وضعیت تلخ، باید اوضاع نابسامان سازمان میراث فرهنگی را افزود که در هفت سال اخیر چنان دچار آسیب شده که دیگر از توجه پیشین این سازمان به میراث باستانی خبری نیست. چندپارهشدن سازمان میراث فرهنگی و انتقال بخشهایی از آن به شیراز و اصفهان و سپس بازگشت دوباره به تهران، تغییر پیدرپی مدیریت ارشد این سازمان و ورود افراد غیرآشنا به میراث فرهنگی به مدیریتهای استانی، این سازمان تخصصی را به عرصه سیاستبازیها تبدیل کرده است.
از سوی دیگر وضعیت مبهم پژوهشکده باستانشناسی و تغییر مدیران آن نیز بر تلخی رویدادهای ناگواری که در سازمان میراث فرهنگی میگذرد، افزوده است. عباس مقدم، آخرین رییس پژوهشکده باستانشناسی بود که بیشتر از چهار ماه در این پژوهشکده دوام نیاورد و برکنار شد.
اکنون با این وضعیت ناگوار سازمان میراث فرهنگی باید نگران سرنوشت محوطههای تاریخی کشور از جمله محوطههای تاریخی انار بود که ممکن است پیش از کاوش و گمانهزنی باستانشناسی و گاهنگاری دقیق تاریخی و فرهنگی، محو و نابود شوند.
آبان، نام قدیم انار
نام قدیم شهر انار براساس کتابهای تاریخی قرون اولیه اسلامی از جمله کتاب «مسالکالممالک» اصطخری و مسافتهایی که ذکر شده «آبان» بوده است.
آبان به معنای «آبهای روان» و صفت آناهیتا (ناهید)، ایزدبانوی نگهبان آبها در دوران ایران باستان بوده است.
یکی از رسوم مردم انار در شنبه اول سال از دوران باستان تا چند دهه پیش، این بوده است که روی تپهای به نام «تل غلو» گرد هم میآمدند و آش رشته میپختند و به شادی و سرور میپرداختند و پس از آن به باغی میرفتند که دو رود آب از داخل آن عبور میکرده و به آن «آب مادر و دختر» گفته میشده و در کنار این آبهای روان، شادی میکردند؛ این رسم در انار از اهمیت آب نزد مردم این منطقه و پیوند آن با نام دوران باستانیاش یعنی آبان خبر میدهد.
علاوه بر اینها در انار منطقهای بیابانی با چند کوه به نام «شمش» وجود دارد و شمش به معنای «خدای خورشید بابلی» است.
همه این شواهد و اشارات کتب تاریخی و گفتههای باستانشناسان نشان میدهد که انار (شهر آبان قدیم) از جمله شهرهای کهن ایران باستان بوده است که هنوز ناشناخته مانده است