یک جمله معروف میگوید: “آن ارزی که میورزی”؛ معنای ساده این جمله این است که هر انسان همان قدر ارزش دارد که ارتباطی باشد.
اگر شخص یا سازمانی، ارتباطی نباشد بدون شک خوشنام نیز نخواهد بود.
یک فرد یا سازمان ارتباطی، ارتباط را میشناسد، ارتباطی فکر میکند و ارتباطی عمل میکند.
به گفته یک جامعهشناس به نام چارلز کولی، ارتباط مکانیسمی است که روابط انسانی بر اساس و به وسیله آن به وجود میآید و تمام مظاهر فکری و وسایل انتقال و حفظ آنها در مکان و زمان بر پایه آن توسعه پیدا میکند. ارتباط، حالات چهره، رفتارها، حرکات، طنین صدا، کلمات، نوشتهها و… را در برمیگیرد.
آیا محمد خادمی، فرماندار شهرستان انار یک مدیر ارتباطی است؟
با توجه به این مقدمه کوتاه این پرسش را مطرح میکنیم که آیا محمد خادمی، فرماندار شهرستان انار یک مدیر ارتباطی است؟
مدیر ارتباطی نباید انسانها را فراموش کند و به انسانی بسته تبدیل شود. مدیر ارتباطی باید بتواند انسانها را از بدبینی و منفیاندیشی خارج کند و به سوی خود جذب نماید، مدیر ارتباطی باید بتواند حس همکاری را در محیط کار و مجموعههای تحت نفوذ خود تقویت کند، مدیر ارتباطی باید بتواند با تحلیل و نه “توجیه و پروپاگاندا و تبلیغات” منافع سازمان و جامعه را مورد توجه قرار دهد.
فرماندار انار اما هیچ یک از این ویژگیها را ندارد. اغلب افرادی که در ابتدای راه یعنی خرداد سال ۱۳۹۳ و با آغاز کارش به عنوان فرماندار همراهش بودند، همگی از او جدا شدهاند و در مقابلش قرار گرفتهاند. این یعنی او در حفظ ارتباط با نزدیکترین افرادی که حامیاش هم بودند، شکست خورده، چه برسد به دیگران.
فرماندار انار به جای آنکه حس همکاری و فرایند ارتباطی را بین نیروهای مجموعه خود و ادارات شهرستان انار تقویت کند، گاهی دقیقا ارتباط را به هم زده است و نتوانسته به عنوان مدیر ارشد اجرایی شهرستان در ارتباطی عمل کردن و ارتباطی اندیشیدن موفق باشد.
ضعفهای فرماندار شهرستان انار در ارتباطی عمل کردن باعث شده که او راهی را برای عرضه خود به جامعه انتخاب کند که “ارتباط توجیهی” نام دارد و بر پایه “توجیه و پروپاگاندا و تبلیغات” استوار است.
عکسهای یادگاری فرماندار شهرستان انار و انتشار آن در سایت فرمانداری که ماهیت “پروپاگاندایی و تبلیغاتی” دارد، نشان میدهد که محمد خادمی ناچار شده بین ارتباط تحلیلی و ارتباط توجیهی، بدترین آن یعنی ارتباط توجیهی و تبلیغات را انتخاب کند.
مدیرانی که نتوانند ارتباطی باشند، روزی که میخواهند میز کار خود را برای همیشه ترک کنند، کسی نگران و ناراحت رفتنشان نمیشود.
خوش به حال آن مسئولانی که جامعه نسبت به آنان حس خوشایندی دارد و با رفتنشان، مردم ناراحت میشوند.
یادداشت از: محمدرضا نسب عبداللهی