• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

گزارشی از تصمیمات غیرقانونی مالکان یک چاه در انار

  • 18 مرداد 1394 - 0:10
گزارشی از تصمیمات غیرقانونی مالکان یک چاه در انار

 یکی از مخاطبان انارپرس که در جلسه تصمیم­‌گیری یکی از چاه‌های آب کشاورزی انار شرکت کرده است، مشاهدات خود را در خصوص دو تصمیم مهم به بخش “دیده‌بان چاه‌های کشاورزی شهرستان انار”‌ارسال کرده که به شرح زیر است:

این جلسه در مسجد محل برگزار شده است. اعضای شرکت کننده در جلسه شامل متصدی چاه، موتورچی و یک نفر از هر دانگ به عنوان نماینده و سردانگ بودند.

جلسه ساعت ۳ بعد از ظهر تشکیل شد. اولین موضوع در خصوص کاهش آب­دهی چاه و لزوم کندن پشته بود. پس از توضیحات متصدی، علی که از همه جوان تر بوده و برای اولین بار در چنین جلساتی شرکت می کرد، سئوالی را مطرح نمود و پرسید آیا مقدار آب­کشی، از مقدار مجاز کمتر شده است؟ متصدی جواب داد خیر.

علی گفت، پس چه نیازی به پشته کندن بوده و در چنین شرایطی، اداره آبیاری اصلا مجوز به ما نمی‌­دهد. سپس اضافه نمود که ما نباید خلاف قانون عمل کرده و بیش از پروانه آب بکشیم، بایستی منابع آب را برای نسل آینده حفظ  …. در این موقع بود که حاج اکبر حرف او را قطع کرد. حاج اکبر که به تنهایی مالک یک دانگ چاه بود، رو به علی کرد و گفت، بچه تو چی از کشاورزی و آب می­‌فهمی؟ زمین مفت را صاحب شدی و بدون زحمت به پولی رسیدی و حالا دم از منابع آب می­زنی؟ اگر ما آب نکشیم، چاه‌­های اطراف این کار را می­‌کنند. در حال حاضر که ما اینجا نشسته­‌ایم، چاه م… ت ، و ح…ه در حال پشته کندن غیر قانونی هستند و چاه س… ت هم پلمپ را کنده و با پایین بردن رگلاژ، میزان آب­کشی را به دو برابر رسانده است.

حاج اکبر سپس رو به متصدی کرد و گفت، همین که من می­‌گویم. فردا عبدالرحمان و مالک را می‌­بری سر چاه و می­‌گویید که پشته کندن را شروع کنند.

جوان ۳۲ ساله که از ترس و شرم، سرش را پایین انداخته بود، چیزی نگفت. در این موقع، رضا، یکی دیگر از سردانگ‌­ها اعتراض کرده و گفت اگر این کار را کردید، من به اداره آبیاری شکایت می­‌کنم. حاج اکبر، در جواب او گفت، برو هر کار دلت می­‌خواهد بکن. قبل از این که مامور آبیاری بخواهد سر چاه بیاید، عوامل ما در (….) به ما اطلاع خواهند داد و اثر جرم را از بین خواهیم برد.

در این هنگام، رضا با ناراحتی جلسه را ترک می‌­کند. دیگران می‌­خواهند جلوی او را بگیرند، حاج اکبر می گوید، بگذارید برود. دوباره رو به متصدی می­‌کند و می‌­گوید، همین که گفتم. جواب اداره آبیاری را نیز خودم می­‌دهم. سپس رو به بقیه کرده و می­‌گوید کسی اعتراضی دارد؟ حضار به نشانه اینکه سوالی ندارند،‌سر خود را تکان می­‌دهند. حاج اکبر سپس رو به متصدی می‌­کند و می­‌گوید، موضوع دیگری هست؟

متصدی به لیست خود نگاه کرده و با اسم بردن از ۱۰ نفر از مالکین، می­‌گوید، این افراد ۳ سال است که پول نفقه و هزینه‌­های چاه را نداده‌­اند. در این موقع، علی کم تجربه که پس از مدتی سکوت، جان دوباره­‌ای گرفته است، می­‌گوید، چرا زمان آب آن­ها، چاه را خاموش نمی­‌کنید؟ چرا از آن­ها شکایت نمی­‌کنید؟ این کار را که می‌­توان کرد؟ متصدی در پاسخ به او می‌­گوید، هر گاه که خواستیم چاه را خاموش کنیم، گفتند در صورت خاموشی چاه، ما نیز می­‌گوییم که این پول نفقه برای کار غیر قانونی پشته کنی، کف شکنی و … بوده است. ما نیز به اداره آبیاری شکایت کرده و چاه را تا تعیین تکلیف تمام این مسایل، خاموش می­‌کنیم.

در این موقع، حاج اکبر رو به متصدی می­‌کند و می‌­گوید، نفقه این افراد را روی نفقه بقیه کشیده و از سایر مالکان بگیرید. در این موقع، علی از ته دل آهی می­‌کشد و می­‌گوید:

خانه از پای بست ویران است  /   خواجه در بند نقش ایوان است

 انارپرس فعالیت‌های این چاه را زیر نظر دارد و در صورتی که مالکان دست به اقدامات غیرقانونی مانند “پشته کنی، کف شکنی و… ” بزنند، موضوع را رسانه‌ای خواهد کرد.

ثبت دیدگاه