• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

توهم توطئه؛ یادداشتی از حسین پور رشیدی

  • 01 مهر 1394 - 15:56
توهم توطئه؛ یادداشتی از حسین پور رشیدی

آیا قدرت‌های پشت پرده‌ای وجود دارند که عروسک گردان خیمه شب بازی دنیا هستند؟ آیا فراماسون‌ها تمام امور دنیا را کنترل می‌کنند؟ آیا دلیل زلزله‌های ایران پروژه هارپ در آلاسکا بوده و توفان‌های آمریکا ریشه در پروژه‌های مشابه هارپ در روسیه دارد؟ آیا موجوداتی غیرزمینی و غیرانسانی در امور دنیای ما دخالت دارند؟ آیا قدرت‌های بزرگ و مافیای پزشکی مانع رشد روش‌های درمانی دیگر می‌شوند؟ آیا تمام مشکلات کشورهای جهان سوم، توسط ابرقدرت‌ها بوجود می‌آید؟

توهم توطئه، تئوری ‌است که رویدادی کنونی یا تاریخی را نتیجهٔ نقشهٔ مخفیانهٔ گروهی دسیسه گر (عموماً قدرتمند) می‌داند. در تعریفی دیگر، تئوری توطئه عبارتست از نداشتن اعتقاد یا باورنکردن شکل ظاهری و رسمی رویدادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.

اگر بخواهیم به زبان ساده این نظریه را بررسی کنیم باید گفت تئوری توطئه یک نظریهٔ است مبتنی بر توهم که سعی دارد علت تمام رویدادهای (اغلب بدشگون را) به عواملی خارجی نسبت دهد. این عوامل می‌تواند وجود خارجی داشته باشد (مثل یک کشور) و یا حتی نداشته باشد (نیروهای ماورائی و فراطبیعی). اما این عوامل هر چه باشد، همه در یک چیز مشترکند و آن هم غیر واقعی (یا توهمی) بودن و یا حداقل اغراق آمیز بودن نقششان در امور. یعنی اینکه ما علت تمام مشکلات خودمان را به گردن «دیگرانی که دشمن قسم خورده» هستند، بیاندازیم.

محبوبیت نظریه‌های توطئه در بین ایرانیان ناشی از ترکیبی از عوامل سیاسی، اجتماعی-روانی و فرهنگی است. دخالت پرشمار خارجی در دوره شبه استعمارشدگی در اوایل قرن بیستم و سیاستهای قدرتهای بزرگ در دهه‌های ۱۹۸۰–۱۹۴۰؛ میراث باورهای فرهنگی عمیقاً ریشه دار و مؤثر بودن چنان نظریاتی بعنوان یک سازوکار دفاع جمعی، به خصوص در دوره‌های بی‌قدرتی، شکست و ناآرامی سیاسی از جمله عوامل دست یازیدن ایرانیان به نظریات توطئه بوده‌اند.

اما چرا این تئوری مهم است؟ چرا باید از توهم توطئه ترسید؟ این نظریه چه عواقبی را می‌تواند برای یک گروه (یا کشور) به همراه داشته باشد؟در جواب این پرسش‌ها می‌توان به چند مورد کلی و مهم اشاره کرد. عواملی که در ذیل، عنوان می‌شود؛ تنها بخش کوچکی از عوارض این توهم هستند.

تئوری توهم توطئه تاثیرات عمیق و پایداری در حوزه‌های اجتماعی، روان‌شناسی فردی و جمعی، ساختار سیاسی، اقتصادی و… یک جامعه و به طور کلی تمام ابعاد کلان یک جامعه دارد. اما مهم‌ترین کاربرد این نظریه، «بلاگردانی» ست. با این روش می‌توان همه کاسه کوزه‌ها را بر سر گروه «کشور، افراد» شکست و به راحتی به این نتیجه رسید که شکست و عدم موفقیت نه به دلیل اشتباه و سهل انگاری، بلکه با توطئه و دسیسه دشمن بوده است.

کاربرد دیگر آن، چیرگی بر شوک‌های بزرگ اجتماعی ست. در مواردی که توضیح آشکار، طبیعی و قابل فهمی وجود ندارد، معمولاً روش‌های راز آلود و مخوف معرفی می‌شود. نمونهٔ بارز آن زلزلهٔ بم بود. همانطور که به خاطر داریم تعداد زیادی از مردم، زلزلهٔ بم را یک حادثه طبیعی زمین‌شناسی نمی‌دانستند. بلکه دست‌های پنهان دشمنان ملت، فراماسونری، آزمایش هسته‌ای، عذاب الهی و از این قبیل را علت زلزله بیان می‌کردند.

همچنین در کشف ناشناخته‌ها و حل معماهای ذهن به شکلی غیرعلمی از تئوری توطئه استفاده می‌شود. موجودات ناشناخته، ماوراءالطبیعه، غیرارگانیک‌ها، اجنه، موجودات فضایی همه در مجموعه‌ای قرار می‌گیرند که هر پدیده غیرقابل فهم برای ذهن عامیانه را می‌توان به آن‌ها نسبت داد. وقتی نتوان دلیل علمی «خشکسالی» را برای یک عامی توصیف کرد می‌توان به راحتی آن را «رفتن برکت به خاطر بد شدن آدم‌ها» نامید.

از همین نمونه هست که‌گاه صاحب منصبان، علت تمام مشکلات دولت خود را مشکلاتی از قبیل «تحریم‌ها»، «دشمنان قسم خورده»، «توطئه‌های بیگانگان» و از این قبیل موارد اعلام می‌کنند. تا جایی که این موضوع حقیقت داشته باشد؛ مشکلی نیست. مشکل از آنجا حاد می‌شود که برخی از دولت مردان، بی‌کفایتی و بی‌تخصصی، فساد اداری، رشوه، اختلاس و هزاران درد دیگر که در دولتشان به وجود می‌آید را با تئوری توطئه فرافکنی کرده؛ توجه و فشار را از دوش دولت برداشته و به گردن بیگانگان می‌اندازند. تا آنجا که با فراغ بال از زیر تمام مسئولیت‌های خود شانه خالی کرده و کشوری بیگانه (که بعضا روحش هم از ماجرا خبر ندارد!) را علت مشکلات بی‌کفایتی خود می‌دانند.

بهترین راه حل برای مقابله با توهم توطئه، واقع بینی است. باید برای نقش هر عامل با دلیل و مدرک علمی سهمی مشخص کرد. مثلا این جمله که علت بیکاری جوانان، تحریم هاست؛ یه توهم توطئه است. ما باید علل بیکاری را کاملا شناسایی کرده و پس از آن سهم تحریم‌ها را بیان کنیم. یا وقتی علت تورم را تحریم‌ها می‌دانند. باید بگوئیم تحریم‌ها قطعا در تورم موثر هست؛ اما آیا تورم ۵۰درصد هم تنها ناشی از تحریم‌ها است ولاغیر؟ پس باید هوشیار بود و اجازه نداد که مسئولین «مغلطه» کرده و با فرافکنی، گناه کم کاری خود را بر گردن عوامل خارجی بیاندازند.
حسین پوررشیدی

ثبت دیدگاه