چند روز قبل بود که روحالله حسینیان، نماینده تندروی مجلس که مخالف برجام است، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه و علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی را تهدید کرد که میکشد و رویشان سیمان میریزد.
حسین پور رشیدی، طنزپرداز اناری در این خصوص مطلبی طنز نوشته است:
در گذشته رسم بر گچ گرفتن بود. افراد اعدامی را به صورت سر و ته در یک گودال کرده و دورشان را گچ میگرفتند.
قدیمیهای انار، گچ گرفته شدگان را در قبرستان انار به یاد میآورند. اما سیمان کاری روشی نو آورانه است.
یک دلیلش این است که سیمان از گچ محکمتر است. دلیل دیگرش، کسانی که زیر سیمان دفن شوند، از دستشان راحت شده و دیگر مزاحم کارمان نمیشوند.
تهدید به سیمان کاری مزیتهای زیادی دارد. مهمترینش کسانی که «غلط میکنند» شاید یاد بگیرند و دیگر «غلط نکنند». سیمان کاری نزدیکترین مسیر برای خلاص شدن از شر غلط کنندگان است. به قول کرمونیها بابوو ول کن. کی حوصلهٔ بحث و گفتمان و خرد جمعی داره؛ بابا بریز سیمان روش بره! این روش در بنایی هم کاربرد دارد. گاهی استادکارها وقتی یه گوشه از کار درست در نمیآد «غلط میشود»، میگویند: بریز سیمان داخلش پر شه بره!
حال اینکه وقتی سیمان روی چیزی میریزیم، این یک راه حل درست است یا نقطه ضعف ما را میرساند؟ «رجوع شود به سیمان کاری بعضی استادکارها». حالا هرچی باشد خیلی ادبیات جالبی در سطح مسئولین رده بالای جامعهٔ ما وجود دارد. مترجمهای بخت برگشته برای ترجمهٔ این ادبیات در کنفرانسهای جهانی چه زجری میکشند. ممه رو لولو برد. کسانی که غلط کنند، سیمان کاری میشوند. آب بریزند اونجاشون که میسوزه و…
بگذریم. خواستم برای سیمان کاری یک نقد هم بکنم. توی این شرایط اقتصادی جامعه، آیا کار درستی است که سیمان مملکت را به جای ساخت و ساز و آبادانی برداریم و خرج سیمان کاری آدما بکنیم؟ آخه با سیمان کاری افراد مشکلی حل نمیشود.
ضمنا سیمان کاری افراد «غلط کرده» جزو توسعهٔ کشورها محسوب نمیشود و تاثیری در رنکینگ جهانی توسعه ندارد. اگر سیمان کاری جواب میداد، این همه ذهنهایی که دربشان سیمان کاری شده و سالها از اندیشیدن معاف شدهاند، باری از دوش جامعه برمی داشتند. بیائیم و سیمانها را خرج ساختن خانهمان کنیم. محکم کردن قبر مردگان، تاثیری به حال زندگان ندارد.