در قرآن، هدف بعضی از افراد در ایجاد فساد و از بین بردن سرمایههای اجتماعی، کسب درآمد و روزی بیشتر اعلام شده است. این در حالی است که دسترسی به این خواسته را منوط به خواسته الهی میداند.به عبارت دیگر، انسان هرگز از این روش نمیتواند به هدف خود برسد.
به هم ریختن سرمایههای اجتماعی، انسان را از رسیدن به هدف آرامش و روزی بیشتر باز میدارد زیرا این خلاف قانون الهی و خواستههای خداوند است.
به عبارت دیگر، میتوان گفت که ششمین عامل فساد در بهره برداری از منابع آب، تلاش در جهت کسب روزی بیشتر و درآمد بالاتر با تخریب سرمایههای اجتماعی است. اسراف به عنوان مصداق دیگری از فساد در قرآن آمده است. همچنین، نپرداختن حقوق مال شامل حق مستمندان و… نیز عامل دیگری از فساد است.
یکی از مصداقهای فساد، که قرآن مصرف کنندگان آب را از آن منع کرده است، رشوه است. بازار به هیچ وجه نمیتواند کنترل برداشت از منابع آب را به انجام برساند. این وظیفه بر عهده دولت بوده و تنها از طریق اعمال قانون امکان پذیر است.
این در حالی است موضوع اجرای قوانین مربوط به حفاظت از منابع آب یکی از مواردی است که احتمال بروز رشوه در آن به شدت وجود دارد.
بروز و ظهور رشوه در اجرای “قوانین حفاظت از آب” ضرر مضاعف را در پی خواهد داشت. به علت مشترک بودن منابع آب، زیانهای ناشی از رشوه، هم نسل آینده و هم نسل فعلی را در بر دارد.
از طرفی، فرد رشوه دهنده با برداشت بیش از حد، به منافع افراد دیگر هم عصر خود ضرر وارد میکند. این فرد با برداشت بیش از حد، بر میزان آب برداشت شده توسط افراد هم جوار اثر میگذارد. از طرف دیگر، این فرد با برداشت بیش از حد باعث میشود تا نسل آینده نیز با مشکل روبرو شود.
به عبارت دیگر، به گفته قرآن، رشوه به حافظان منابع، عاملی برای تخریب منابعی میشود که حق نسلهای آینده است. به دیگر سخن، حق نسلهای آینده را از طریق رشوه و به ناحق نخورید.
قرآن کریم پایان فساد را نابودی میداند. مصداق این مسئله در زمینه منابع طبیعی و به ویژه آب کاملا مشخص است. فساد و تخریب منابع طبیعی نتیجهای جزء از بین رفتن نسلها ندارد. زیرا قومی که منابع در اختیار نداشته باشد زنده نخواهد ماند.
سوره روم، آیه ۴۱
«فساد، در صحرا و دریا به خاطر کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است; خدا مى خواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حق) بازگردند.»
دکتر محمد عبدالهی عزتآبادی