سایت پربیینده انتخاب، یکی از مطالب طنز «خادمالملک اناری» را درباره محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه منتشر کرده است.
خادمالملک اناری هفته گذشته، مطلبی طنز درباره علی رحیمی، شهردار انار نوشته بود که در انارپرس منتشر شد.
و اما مطلب طنز خادمالملک اناری درباره ظریف به نقل از سایت انتخاب:
تذکره الوزراء ـ دفتر نخست مولانا محمدجواد ظریف «انارالله برهانه»
آنزاده اصل تهرانی، آن دیپلمات شیک پوش ایرانی، آن صاحب خرقه یقه بسته همان که عمری به تلمذ نشسته و آن محب قلم و دفتر و کیف و آن «مالیده به تن» هزارگونه کیسه و لیف یعنی مولانا شیخ محمد جواد ظریف (ادام الله صدارته) از وزرای کابینه شیخ الشیوخ حسن روحانی سمنانی (طول الله ملکه و امارته) بودی و گویا کرمانی نبودی.
و تصدیق دکتری خویش با عرق جبین و کد یمین از مکتب خانه دنور ایالت کلرادو آمریکا (دمرالله ایالتها و اراضیها) ستاندی و گویند در آن مکتب مدام در صف آخر مینشستی بر سبیل تواضع!
روزی بلند قد دخترکی از تیره American Girls از او پرسیدی!ای ایرانی چرا همیشه در عقب مانی؟ و استاذنا الوزیر (ادام الله بقائه) در جواب لختی سکوت داشتی و با شرم فرمودی: چراغ گوشه نشینان مدام میسوزد!
و دخترک از این جواب نغز و آکنده از مغز و لطیف مولانا محمدجواد ظریف (اطال الله عمره) مدهوش شدی و چون به هوش آمدی رخت تجرد پوشیدی و در خیابانهای نیویورک از پی چراغی میگشتی که در گوشه باشد و سوزد والله العالم.
روزی مولانا علی اکبر ولایتی (سلمه الله و رعاه) از او پرسش کرد:
یا جواد الوزراء هیچ از مایادت آید؟ گفت آری، چون به ایالات و ولایات شوم. یادم از ولایتی افتد که روزی تو در آن شدی و ولایتی شدی!
و همو صاحب کرامات بسیار بودندی نقل است چون به سازمان ملل سفیر ایران بودی روزی بهگاه سخن گفتن دبیر کل او را چرت در ربود! و به ناگاه از دام خواب رمیدی و ایستادی و پرسیدی! قبله از کدامین سوی است تا نماز کنم!
گفتند ایها السفیر! این چه حالت است که بر تو میرود؟ و او (سلمه الله) گفتی مگر زلزله نشدی! عرضه داشتند نی! این بلندگوی دبیر کل بود که سوختی و بانگ از سقط میکروفون بودی! و او انگشت بر بینی نهادی و قول ستاندی که این سر عرفانی فاش نکنند که ایشان هم تا این ساعت هرگز باز نگفته اندی!! (اصلحهم الله علی طریق الهدایه) و ایضاً مریدانش گویند در سازمان ملل همیشه با انگشتان خویش پنج را به علاوه یک نمودی و ماشین حساب را آدم به حساب نیاوردی! و چون علت پرسیدند فرمودی: کاری که از دست برآید با آلات محاسبات نشاید (ثبت الله دلیله و برهانه) و در محفل عقول معرفت و ارباب ظرافت نقل است که وی علاقه ذاتی به ریش ولحیه پرفسوری داشتی و چون سائلینی خبرنگارنما پرسیدند یا امیر الخارجه این چگونه تیپی باشد؟ در بداههای تام و جوابیهای تمام فرمود: هیزمتر را چون به جهنم برند بسوزد؟ گفتند: نی! واو (حفظه الله) گفتی: پس از چه روی شما بردید و بسوخت؟؟؟
و ایضاً منقول است روزی در جمع دولتمردان بر صندلی وزارت خویش فرو رفته و سر در گریبان نهفته. مولانا اسحاق جهانگیری (ایده الله بفضله) نهیب زدی: جوادا! از چه روی اینچنینی نشینی؟ و شیخ محمدجواد (نور الله جبینه) فرمودی: یا نائب الرئیس! چون سر برافرازم نظرم بر علیا المکرمه بانو معصومه ابتکار (زید فخرها) افتد و خنده کاترین اشتون در منظر آید ناخودآگاه!! و نائب الرئیس او را از بارگاه براندی و گفتی رو با مهترت برای ضمانت بیا و ظریف (اصلحه الله) برفتی و فردایش با رئیس العشیره و صدرالقبیله مولانا اکبر هاشمی (ادام الله تنفیذه) به دولت شدی و در زیر عبای شیخ مستور ماندی! و چون جهانگیر الملک (حفظه الله) خواست ریش شیخنا هاشمی را گرو بردارد حیران و واله بماندی و جواد را بلادرنگ به کرسی وزارت فراخواندی (تقبل الله منه و مناباحسانه) اخباریون گویند: باری رئیس پارلمانی و مخترع کلام درمانی مولانا شیخ علی لاریجانی (ایده الله علی طریق الریاسه) از او پرسیدی: جواد الطائفه! تو را بر چه خط سیاسی محمل است و بر کدام طریق جناحیون محتمل؟ و او (کثرالله امثاله) فرمودی: من مشارکت در حزب راست چپ گرای اعتماد و اعتدال سازندگی کارگزاران مردمسالاری جبهه آبادگران و اصول مندان ندای ایرانیان دارم!! و بدین حکمت مولانا لاریجانی (رحمه الله) او را به القاب شوالیه تاریکی و امیر مخلوط الخطوط تهرانی ملقب فرمودندی و الله اعلم بطریق الصواب.
تا روایت بعدین-بدرود
خادمالملک اناری