چندی پیش با یکی از پسته کاران شهرستان انار گفتگویی داشتم. این کشاورز که از پسته کاران عمده مالک و موفق شهرستان انار میباشد، علاوه بر استان کرمان، در استانهای دیگر نیز مالک آب و زمین کشاورزی است.
صحبت از اوضاع خوب باغات پسته و میزان تولید بالای آنها در سال جاری بود. تخمینهای وی از تولید بیش از دو هزار گونی پسته ۶۷ کیلویی در سال ۹۴خبر میداد.
از وی در خصوص برنامه آینده و چگونگی سرمایه گذاری پول حاصل از فروش این میزان پسته سئوال کردم. وی گفت که از یکی از دوستان شنیدهام که در منطقه میامی استان سمنان شرایط بسیار مناسبی برای کشت پسته وجود دارد. تصمیم دارم یک چاه کشاورزی در آنجا بخرم. از او پرسیدم: آیا از خریدن باغ پسته خسته نشدهای؟ در جوابم گفت، ما کارمان کشاورزی است و هیچ کار دیگری بلد نیستیم و بیکار هم نمیتوانیم بنشینیم. باید به هر نحوی شده خودمان را سرگرم کنیم وگرنه زود پیر و از کار افتاده خواهیم شد.
آیا به نظر شما، دلیل این کشاورز، منطقی میباشد؟ آیا ما حق داریم از محدودترین و گرانبهاترین منبع طبیعی در دسترس خود، یعنی آب، تنها به منظور سرگرم شدن استفاده کنیم؟ آیا هیچ راه دیگری برای سرگرم شدن نیست؟ آیا بهتر نیست کمی هم فکر کنیم؟
پیامبر اسلام (ص) فرمودهاند که یک ساعت فکر کردن از ۷۰ سال عبادت هم بهتر است. ما هم میتوانیم وقتی بیکار شدیم، فکر کنیم. فکر به اینکه هدف از خلقت انسان چیست؟ آیا هدف این است که ما شب و روز بکوشیم تا پول در بیاوریم و بعد تلاش کنیم تا پولهای به دست آمده را دوباره خرج کنیم برای پول در آوردن مجدد؟ آیا خداوند ما را جانشین خود روی زمین قرار داد تا نعمتهایش را استفاده کنیم و در عوض تشکر، این نعمتها را نیست و نابود کنیم؟
خلاصه، «فکر کردن» هم میتواند کار بزرگی باشد که ما را از بیکاری نجات دهد. شاید فکر کردن باعث شود تا میامی را رها کرده و به این بیاندیشیم که برای پر کردن زمان خود و سرگرم شدن، کارهای دیگری هم به غیر از آب و زمین خریدن هست. کار کردن و فعالیت اقتصادی کردن فقط نابود کردن منابع آب و خاک نیست. برای پر کردن اوقات فراغت خود، میتوان هر از چند گاهی سری به سرای سالمندان زد و انتظار کسانی را پاسخ داد که ساعتها و روزها چشمانشان به در دوخته شده است. میتوان دستی به سر یتیمی کشید و گرهی از کار فقیری باز کرد. میتوان هزاران هزار کار خوب انجام داد و وقت کم آورد.
دکتر محمد عبدالهی عزتآبادی