• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

طنزنامه خادم‌الملک اناری درباره مولانا سید محمد‌علی گلاب‌زاده (انارالله بنیانه و برهانه)

  • 22 آذر 1394 - 20:12
طنزنامه خادم‌الملک اناری درباره مولانا سید محمد‌علی گلاب‌زاده (انارالله بنیانه و برهانه)

خادم‌الملک اناری درباره سید محمد علی گلاب زاده، رئیس بنیاد کرمان شناسی مطلب طنزی نوشته است.

به مناسبت حلول ماه نو ربیعه

تذکره روسای عشیره – دفتر دوم مولانا سید محمد علی گلاب زاده (انارالله بنیانه و برهانه)

آن سلطان الحرافین ـ آن دلیل النطاقین(۱) آن حافظ اسرار نهانی آن دوستدار گلهای گلدانی آن دانش آموخته دبیرستان شهاب و آن دلباخته دفتر و کتاب آن دوستدار اشعار جمالزاده شیخنا و سیدنا و مولانا سیدمحمد علی گلابزاده (اعلی الله مقامه) اهل کرمان بودی واز اصحاب استدلال و برهان بودی و نیز  یار صاحبدلان بودی «کثرالله امثاله»

نقل است چون زاده شد گریه نکرد تا یکسال و خاندانش در حیرت و اطبا  عاجز در معالجت! و چون یکسال و یک روز داشتی در زیر باران طی طریق می نمودی و به ناگاه زبان گشودی و گفتی:

زیر بارون گریه کردم تا که اشکامو نبینی!

و دانستند که این کرامتی است که از او رفته است و ادیب و نویسنده خواهد شد و شد (سلمه الله) و مریدانش گویند سیدنا “کرم الله وجهه” تمامی بلاد کرمان چون کف دست می شناختی و از همین روی در میان خلق به سید کف شناس مشهور بودی به حدی که تا به شارع رؤیت می شدی مردمان از پی او می گفتندی: وای خدا کف کردیم!

گویند تاریخ کرمان را جمع بکرد به قاعده صد گز دفترچه بشد !از دوسیه بابک زنجانی کلفت تر!! و هفتاد من نگاشته داشت که وا نهشته!!

و دارای کرامات زیاده از کوپن بود! از  او نقل است «الکرمان هو الدیار الکریمان و من القدیمان معدن الپول و الپسته و الپارتی» ترجمه: هر چه پول بیشتر بدی بیشتر آش می خوری و ایضاء از اوست « الاداره الکرمان شناسی هو سریال مرکب من النود قسمت و مشمول من الاتاقات و الاشکوبات المتعدده و الباستانیه» ترجمه: اگر عشق همینه اگر زندگی اینه نمیخام چشمام دنیا رو ببینه! (رحمه الله الواسعه علیه)

گویند استاد تاریخ مکتب خانه کارمانیا بودی «رضی الله عنه» روزی ضعیفه‌ای جمیله «رضی الله عنها» پرسید: استادا! شما را علم خوشتر آید یا ثروت؟ و او «غفرالله ذنوبه» فرمودی: هیچکدام! شبهای کرمان و نان سنگک! والله العالم.

در تاریخ آمده است روزی در معیت الاخ الصدیق مولانا سیدعبدالحسین گلابزاده بلدیه چی اسبق «حفظه الله و رعاه» به شهر انار نزول اجلال فرمودی (الله مع الانار و الاناریون مع الله» مریدانش قریب هزاران تن در قلعه باستانی(۲) به گردش حلقه زدند پروانه سار و شمع وار! و از او تاریخ انار پرسیدندی و او جواب نمی‌گفتی و فقط اناری سرخ در دست داشتی و آب لمبو می فرمودی و می مکیدی تا به انجام رسیدی! آنگاه فرمودی آخیش! حال کردم! حال بپرسید و کتاب شریف الاجوبه ناری ناری فی شرح مسائل اناری از اینرو به رشته نوشته کشیدندی و الله هوالعالم بالاسرار. و اهل مکاشفه بود از جمله به نیمه شبی جیغ برکشید! منزل! از او علت جیغ پرسیدی بگفتا: ((الجیغ الصادره هو نشان المفادره)) یعنی: به سراغ من اگر می آئید نرم و آهسته بیائید مباداکه ترک بردارد چینی نازک تنهایی من!(۳) پرسیدند سیدنا این چه حالت است؟ بگفتا در خواب دیدم به دیار مصر شده ام و تاریخ کرمان در تواریخ فرعونیان می جویم که با ناگاه آمنهوتپ سوم در منظر نظرم شد بترسیدم، شعر:

وای وای ترسیدم                چشاتو دیدم لرزیدم            خودمو تو پتو پیچیدم !!الخ(۴)

فقدتم هذه الرساله فی شرح احوال سیدمحمدعلی گلابزاده «انارالله برهانه» فی تاریخ حالا فی المحله بالا(۵) من الشهرستان الانار الذی وقع فی اول الاستان الکرمان بعون الله الملک الاعلی ـ والسلام خادم الملک اناری

*****

زیرنوشت :

۱– نطق کنندگان، سخنرانان

۲- قلعه ای است قدیمی مربوط به عصر ساسانیان که بعد از قلعه فلک الافلاک لرستان در انجمن پرینس کلاوس (prince claus) هلند رتبه دوم خشت طلایی را مقام گرفت !! و قرب میدان ارگ انار واقع است که گویا میدان ارگ ۵۰۰ سال پیش به توسط قطب المیدان ساز شیخ میرزا علی خان رحیمی ( رضی ا… عنه) بنا نهاده شده و وسط میدان ارگ مناره ای است به قاعده چنار!! که می جنبیده !! و حالا حال جنبیدن ندارد ! و فقط جر جر می کند!!! والله هوالعالم .

۳– شعری است از زنده یاد سهراب سپهری ، فروغ فرخزاد، معینی کرمانشاهی ، خواجوی کرمانی و یا شاعرانی دیگر! نمی دانم!

۴– الخ یعنی آخ و معرب کرمانی الی آخر!

۵– محله بالا ، خاکریز مقابل محله پایین که مربوط به عصر خاکریزیان است!

ثبت دیدگاه