فرشته ابوترابی اناری، کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی در یادداشتی از بیتفاوتیها در برابر آثار تاریخی شهرستان انار انتقاد کرده است.
متن کامل یادداشت این کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی به شرح زیر است:
میراث فرهنگی؟
آثار تاریخی؟ ارزش آثار تاریخی؟ بی تفاوتی در برابر آثار تاریخی؟
اینها سوالاتی است که متاُسفانه خیلی از ما هنوز نمیتوانیم جواب درستی برای آنها داشته باشیم و اگر شناختمان در این زمینه بیشتر میشد قطعاً میتوانستیم بهتر با این قضیه روبرو شویم.
از میراث فرهنگی فقط اسمش را شنیدهایم و بر زبان میآوریم و آثار تاریخی را در اثرهای با شکوهی چو « تخت جمشید، ارگ بم، میدان نقش جهان و…» میشناسیم و آثاری را ارزشمند میدانیم که یا قدمت طولانی دارند یا در گذشته مرمت شده و یا بازدید از آن آثار و اماکن فقط با پرداخت بهای بلیط ممکن باشد واز کنار خانههای قدیمی شهر و دیار خودمان، کوچه های آشتی کنان، برج کلیاس (که فقط عکس زیبایش در اداره کل میراث فرهنگی استان کرمان جلوهگری میکند)،عمارت دولاب و دیگر بناهای تاریخی، مناظر طبیعی چون خیسکش و اشیای تاریخی زمان پدران ومادران خودمان مثل چرخو،اسی،برجین و…همچنین رسم و رسومهایی مثل هو علی جان ،شنبه اول سال و…در شهر خودمان بیتفاوت میگذریم.
اگر کسی از آنها حرفی بزند وتصویری نشان دهد، حتی ناراحت میشویم؛ چون آنها دیگر برای ما ارزشی ندارند و میتوان آنها را راحت تخریب کرد ودور ریخت و به آنها نپرداخت. نمیدانیم که همین میراث تاریخی وفرهنگی هستند که هویت ما را نشان میدهند و بیشک تاریخ و گذشته هر شهر، بخشی از هویت و شناسنامه مردم آن دیار است واحترام و توجه به میراث گذشتگان، خواه ناخواه قسمتی از فرهنگ ما را شکل میدهد.
همانگونه که در شهرهای اطرافمان علاوه بر حفظ آثار تاریخی و میراث گذشتگان، موجب رونق اقتصادی و کسب درآمد نیز گردیدهاند.
چون نمیدانیم که خانه های تاریخی که مالک شخصی دارند با۵۰ درصد وام بلا عوض میتوان آنها را مرمت کرد، خانه ای مثل خانه مهدوی فقط بادگیرش باقی میماند وخانه خادم آستانه در کنار امامزاده، محل انباشت زباله و تجمع سگهای ولگرد میگردد که حداقل به احترام آن مکان مذهبی نمیبایست به چنین سرنوشتی دچار شود و به این موضوع که «این بناها از زمان ثبت تحت حفاظت سازمان میراث فرهنگی میباشند وهرگونه تخریب و تصرف در اثر طبق قانون (مواد۵۵۸لغایت۵۶۹از کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی تعزیرات ومجازات های بازدارنده) جرم محسوب ومرتکب مشمول مجازات های قانونی میگردد، توجهی نمی شود.
این گونه است که ما شاهد عواقبی مانند دخل و تصرف در این بناها مثل تخریب خانه مهدوی و بهرامی و کندن در و پنجرههای چوبی و ارسیهای زیبای خانه خادم آستانه که در زمان ثبت (سال۱۳۸۳) وجود داشته و…هستیم.
حال اگر دلی برای تپیدن دراین زمینه دارید، خود باید آستین بالا بزنید و فقط به سازمان میراث فرهنگی تکیه نکنیم چون بودجه کمی که به این سازمان اختصاص میدهند جوابگوی تمام این مسائل نیست اما این موضوع، کوتاهی و کم توجهی مسئولین میراث فرهنگی شهرمان را توجیه نمیکند که شاید بتوان با همین بودجه، حداقل آثار باارزش شهرمان را حفاظت کرد.
در آخر از آقای نسب عبداللهی کمال تشکر را دارم که به میراث فرهنگی شهرمان با احترام مینگرد و انتقاد میکنم از کسانی که بیتفاوت و راحت از این مسائل میگذرند؛ چه آنها که مسئول هستند چه غیر مسئول و متاُسف میشوم برای خودم وشهرم که میبینم این مقوله چقدر در نزد دیگران بیارزش است .
فرشته ابوترابی اناری، کارشناس مرمت و احیای بناهای تاریخی