انسانها برای دستیابی به خواستههای نامحدود خود، بر سر استفاده از منابع محدود با هم رقابت میکنند.این مسئله، امری طبیعی است.
یکی از این منابع محدود، آب میباشد. رقابت در استفاده از آب، نه تنها بین بخش کشاورزی با بخشهای شرب، بهداشت، صنعت، معدن و خدمات وجود دارد بلکه در خود بخش کشاورزی نیز بین محصولات مختلف رقابت در دریافت آب وجود دارد.
برای مثال، پسته کاران همواره خود را نسبت به تولید کنندگان سایر محصولات کشاورزی از جمله هندوانه، در دریافت آب مستحقتر میدانند. دلیل آنها نیز ارزش اقتصادی بالای محصول پسته نسبت به سایر محصولات کشاورزی میباشد.
اما سئوال این است که آیا ارزش اقتصادی بالای پسته و جایگاه والای صادراتی آن، عوامل کافی هستند تا بتوان این محصول را حافظ منابع آب و سازگار با محیط زیست دانست. این سئوال در دو شرایط متفاوت، دارای جوابهای مختلفی میباشد.
شرایط اول: در صورتی که یک حجم ثابت آب وجود داشته باشد، با کشت پسته میتوان بیشترین استفاده اقتصادی از این مقدار آب نمود. یا اینکه اگر هدف دستیابی به یک سطح مشخصی از درآمد وجود داشته باشد، میتوان گفت که با کشت پسته میتوان با مقدار مصرف آب کمتری، به این سطح درآمد دسترسی پیدا کرد.
به عبارت دیگر، اگر دولت یا تشکلهای مردمی، بتوانند به طور دقیق برداشت از منابع آب را کنترل نموده و میزان برداشت را در سطح تعادلی نگه دارند، آنگاه میتوان گفت که کشت پسته با ایجاد درآمد بالاتر، میتواند تدوام این شرایط را امکان پذیر نموده و در جهت حفاظت از منابع آب عمل نماید. پس پسته خوب است. یا اینکه، اگر انسانها به یک سطح درآمد پایین قانع باشند، آنگاه میتوان گفت که چون پسته با مصرف آب کمتر، میتواند، این سطح درآمد، را در دسترس قرار دهد، لذا کشت پسته نسبت به سایر محصولات کشاورزی میتواند در جهت حفاظت از منابع آب عمل کند. پس پسته برای حفاظت از منابع آب خوب است.
شرایط دوم: اگر به دنیای واقعی خودمان نگاه کنیم، هیچ کدام از دو حالت فوق اتفاق نمیافتد. نه دولت و مردم توانستهاند از منابع آب حفاظت کنند و نه انسان قانع به یک سطح درآمد است. در چنین شرایطی، محصولاتی چون پسته برای منابع آب بسیار خطرناکتر از محصولاتی چون هندوانه میباشند.محصولاتی چون هندوانه زمانی که کیفیت آب از یک حدی پایینتر رفت تولیدشان متوقف میگردد. چون با آب لب شور و شور نمیتوان هندوانه تولید کرد.
این در حالی است که پسته با آبهای شور نیز تولید اقتصادی دارد. لذا تا قطره آخر آبها را تخریب میکند. پس پسته بد است. همچنین محصولی مانند هندوانه، وقتی که سطح آبهای زیر زمینی از حدی پایینتر رفت، کشت آن غیر اقتصادی میگردد زیرا هزینههای پمپاژ آب بالا میرود. این در حالی است که برداشت آب برای تولید پسته از عمقهای بیش از نیم کیلومتری نیز اقتصادی است.
به عبارت دیگر، کشت پسته در هر منطقهای وارد شود، اگر در آن منطقه برداشت از منابع آب کنترل نگردد، کل آب منطقه را تخریب خواهد کرد و همه چیز را به تباهی میکشد. پس پسته برای حفاظت از منابع آب بد است.
بنابراین، نمیتوان به صرف اینکه پسته یک محصول با ارزش اقتصادی بالا بوده و نسبت به کم آبی مقاوم میباشد، آن را جایگزین محصولاتی چون هندوانه نموده و مطمئن بود که آینده منطقه از نظر آبی تضمین شده است.
اگر ناآگاهانه چنین کردیم، نسل آینده را به خاک سیاه مینشانیم و منطقه را به آتش میکشیم. چنانچه تا کنون چنین کردهایم.
دکتر محمد عبدالهی عزتآبادی