• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

گزینه چهارم مقابله با بحران آب در شهرستان‌های انار و رفسنجان: گسترش مشاغل با نیاز آبی پایین

  • 21 خرداد 1395 - 21:38
گزینه چهارم مقابله با بحران آب در شهرستان‌های انار و رفسنجان: گسترش مشاغل با نیاز آبی پایین

چهارمین گزینه مقابله با بحران آب در شهرستان های انار و رفسنجان، گسترش مشاغل با نیاز آبی پایین می‌باشد.

این مشاغل خود به دو بخش کشاورزی و غیر کشاورزی تقسیم می‌شوند. از مشاغل بخش کشاورزی که نسبت به کشت پسته از نیاز آبی پایین تری برخوردار می باشند، می توان به کشت های گلخانه ای اشاره  کرد.

همچنین امور دامپروری، شامل دام و طیور نیز از جمله این مشاغل می باشند. مشاغل غیر کشاورزی نیز در دو بخش صنعت و خدمات قرار دارند. این مشاغل هر چند که از نیاز آبی بسیار پایینی برخوردار هستند و لذا از این لحاظ در منطقه دارای مزیت می باشند اما دارای مشکلاتی هستند که باعث شده است تا کنون به طور گسترده موفق عمل نکنند.

هر چند که موارد کوچکی وجود دارند که در همین شرایط سخت نیز به طور موفق عمل نموده اند. این مشکلات را می توان به صورت زیر بر شمرد:

  • *بخش عمده ای از صاحبان فعلی مشاغل، کشاورزان پسته کار می باشند. این افراد برای ورود به مشاغل با نیاز آبی پایین، چه در بخش کشاورزی و چه در بخش صنعت، بایستی از تخصص لازم برخوردار باشند. این تخصص معمولا در اکثر کشاورزان پسته کار وجود ندارد. لذا این مسئله مانعی گسترده برای ورود به مشاغل جدید شده است. راه اندازی دوره های آموزشی تخصصی و با زبان ساده و کاربردی می تواند در این زمینه راهگشا باشد.

  • *دور نمای فعلی و گذشته بخش های تولیدی غیر پسته امیدوار کننده نمی باشد. وجود تجارب شکست خورده گسترده باعث شده است تا افراد برای ورود به مشاغل امتحان پس نداده انگیزه لازم را نداشته باشند. این خاطرات تلخ و نا امید کننده بایستی به نوعی از ذهن مردم پاک شود.

  • *حجم عظیمی از منابع، شامل آب، برق، گاز، زمین و… در اختیار بخش پسته کاری قرار دارد. در حال حاضر، دستیابی به این منابع که بعضا در حال هدر رفتن نیز می باشد، برای مشاغل تازه، بسیار سخت شده است. اکثر این منابع نیز دولتی بوده و امکان مبادله آن ها در بازار وجود ندارد. لذا بخش پسته کاری یا بایستی آن ها را به دولت واگذار نموده و یا این که با نرخ بهره وری پایین مورد استفاده قرار دهد. مهمترین این منابع نیز آب می باشد. هیچ بازاری برای آب وجود ندارد و بخش پسته کاری نمی تواند آب تحت مالکیت خود را به سایر بخش ها بفروشد. این مسئله درباره سایر منابع مانند زمین، برق و … نیز مطرح است. در این خصوص، راه اندازی بازار نهاده ها، به ویژه آب، بسیار ضروری می باشد. این منابع محدود بایستی تا زمانی که در دست دولت است، دولتی بوده و به اندازه محدود در اختیار مردم قرار گیرد. اما پس از این که در اختیار مردم قرار گرفت، دولت از دخالت در آن خود داری نموده و بگذارد، بازار نحوه توزیع آنها را بر عهده بگیرد. اگر چنین شود، بهترین استفاده از این منابع صورت خواهد گرفت.

  • *بعضی از ادارات دولتی که در عرصه پسته کاری در گذشته کم کاری نموده و منابع را به نابودی کشانده و حد اعلای بی برنامگی را به نمایش گذاشته اند، اکنون که نوبت به بخش های دیگر رسیده است، سخت گیری های بی حد و حصر خود را به کار گرفته اند. این ادارات بایستی بدانند که سهم زیادی از رکود ایجاد شده در بخش های غیر پسته در شهرستان های انار و رفسنجان مربوط به آن ها می باشد. این ادارات باید بدانند که اصطلاحات مقدسی چون صرفه جویی، حفاظت از محیط زیست، توسعه پایدار، حفاظت از منابع و …، همه در چارچوب منطق و عقل می گنجند و قوانین حاکم بر آن ها نیز بایستی در همین چارچوب تصویب و اجرا شود. قانون و محدودیتی که به نام حفاظت از محیط زیست اجرا می گردد اما عقل پیش بینی صد درصدی دارد که این قانون به نابودی محیط زیست می انجامد، نبایستی در اجرای آن اصرار نمود. این محدودیت ها و قوانین، وحی منزل نیستند که نتوان آن ها را تغییر داد. ادارات و مسئولین مربوطه بایستی به طور مداوم در حال بازبینی، بررسی و پایش محدودیت ها و قوانین بوده و پیشنهاد تغییر آنها را به نفع تولید و توسعه بهره ور و پایدار به مقامات قانون گذار بدهند.

  • *پنجمین مانع بر سر راه تولید محصولات دیگر به غیر از پسته، بازار فروش این محصولات می باشد. فروش این محصولات و یافتن بازار برای آن ها، به ویژه در شرایط وجود رکود اقتصادی کار بسیار سختی می باشد. آموزش بازار یابی و دعوت از افراد با تجربه در این زمینه می تواند بسیار کار ساز باشد. ادارات مربوطه تنها به حصر و محدود ساختن تولید کنندگان نیاندیشند بلکه با گذاشتن کلاس های ترویجی و آموزشی و دعوت از افراد موفق در هر زمینه ای، راه های گشایش را نیز پیش روی مردم بگذارند.

  • *مانع ششم بر سر راه تولید محصولات دیگر به غیر از پسته، دستیابی به سرمایه اولیه و در گردش می باشد. این که عرضه سرمایه کم بوده و تقاضا برای سرمایه بالاست، امری انکار ناپذیر است. اینکه این شکاف بین عرضه و تقاضا باعث شده است تا نرخ بهره بانکی بالا رود نیز انکار نا پذیر می باشد. این مسئله که همین نرخ های بهره بالا باعث رکود و ورشکستگی اقتصاد کشور شده است را نیز نمی توان انکار کرد. بالا بودن نرخ بهره، یک مشکل است و اینکه تمام ریسک این بهره بالا بر دوش دریافت کننده وام می باشد، مشکلی بزرگتر می باشد. این در حالی است که بایستی بر اساس عقود اسلامی، بار ریسک نرخ بهره بین وام دهنده و وام گیرنده تقسیم شود. به عبارت دیگر، وام دهنده نبایستی نرخ قطعی سود را در ابتدا مشخص نماید بلکه بایستی در سرمایه گذاری شرکت نموده و در پایان کار، از سود کسب شده سهم خود را دریافت کند. در این خصوص یا بایستی مانند کشورهای توسعه یافته غیر مسلمان، نرخ بهره بانکی پایینی داشته باشیم و یا اینکه مانند کشورهای مسلمان، ریسک و خطر نرخ بهره بانکی بالایمان را به طور مساوی بین گیرنده و دهنده وام تقسیم کنیم. در غیر این صورت، اقتصاد متکی بر سرمایه، در این کشور رونق نخواهد گرفت. از آنجایی که منابع طبیعی نیز به طور کامل تخریب کرده ایم، فعالیت های متکی بر این منابع (مانند کشاورزی) نیز روز به روز از رونق خواهد افتاد.

شش مانع فوق و بسیاری از موانع موردی، باعث شده اند تا مشاغل با نیاز آبی پایین در شهرستان های انار و رفسنجان از رونق کمی برخوردار باشند. این در حالی است که نیاز به گسترش این مشاغل به شدت احساس می شود.

     برای اجرایی و کاربردی کردن چهار گزینه فوق جهت حل بحران آب در شهرستان های انار و رفسنجان، بایستی دو گام اساسی به شرح زیر برداشته شود:

الف- تشکیل تشکل مردمی آب بران

ب- ارایه راهکارهای عملی موردی در هر یک از گزینه های مطرح شده به ویژه گزینه چهارم

در مقاله های آینده به این موارد به طور مفصل پرداخته خواهد شد.

دکتر محمد عبدالهی عزت‌آبادی

ثبت دیدگاه