به دنبال طرح بحثهایی درباره روابط ایران و آمریکا و انتشار نظرات موافق و مخالف شهروندان در انارپرس، یکی از شهروندان اناری در این باره مطلبی ارسال کرده است.
این شهروند اناری خطاب به منتقدان برقراری ارتباط دو کشور ایران و آمریکا نوشته است:
سلام دوستان، خوشحالم که بحثها از حالت کلیشهای بیرون میآید. درباره تاریخ اسلام مطالعاتی دارم و همین تناقضاتی که میبینم برایم غیر قابل درک است.
نبی مکرم اسلام (ص) با قریش پیمان صلح میبندند، چه موقعی؟ وقتی که نهال اسلام هنوز تازه غرس شده برای مدت ۱۰ سال از مفاد تعهد نامه این است که مسلمین هنگام ورود به مکه حق حمل سلاح ندارند اما قریش میتوانند هنگام ورود به مدینه شمشیر داشته باشند، مسلمین متعهد میشوند چنانچه یکی از قریش به مدینه آمد و قریش آن فرد را احضار کرد آن فرد را دستگیر و تحویل قریش بنمایند و چند مورد دیگر.
آیا اگر شما (منتقدان ارتباط ایران و آمریکا) آن روز بودید به پیامبر خدا (ص) اعتراض نمیکردید که به دشمنان قسم خورده اسلام و مسلمین که خون بسیاری از مسلمانان بیگناه را ریخته بودند نعوذ بالله امتیاز دادهاند؟آیا این اقدام ایشان را سر فرو آوردن در مقابل کافران قلمداد نمیکردید؟
اما این اتفاق افتاده و در تاریخ ثبت شده، چرا؟ چون پیامبر عزیزمان (ص) پیشبینی میکردند که به زودی دشمنی بنام فقر که هزاران بار از قریش قویتر است به سرزمینهای اسلامی حملهور میشود، بنابراین پیامبر با شجاعت این صلحنامه را امضا نمودند. کاری که امام حسن (ع) به نحو دیگری انجام دادند، کاری که امام راحل در زمان جنگ انجام دادند.
من بر خلاف شما معتقدم امام زمان (عج) که جانهایمان فدای یک نفس ایشان باد هرگز راضی نیستند مردم ایران به عنوان تنها کشور شیعه اهل بیت در دنیا در وضعی زندگی کنند که شایسته آنها نیست.
من نمیگویم ریشه تمام فسادها در فقر است اما بیشک فقر باعث بسیاری از مفاسد است. همانطور که پیامبر (ص) فرمودند فقر که از یک در وارد شد ایمان از در دیگر خارج میشود.
حتی اگر یک نفر از زنان و دختران ایرانی که به تن فروشی در کشورهای عربی مشغول هستند به خاطر فقر و نداری به این عمل زشت و شرمآور روی آورده باشد، همه کسانی که به هر نحوی باعث فقر و فلاکت عدهای از مردم شدهاند نزد خدا و امام زمان شرمنده خواهند بود.
درست است که رابطه با آمریکا به معنی رسیدن به تمام آمال و آرزوهای ما نیست اما بنگرید که این قطع رابطه تا به حال چه ضررهای فراوانی را به اقتصاد ملی ما وارد کرده است. برای نمونه ترانزیت نفت کشورهای تازه استقلال یافته که قرار بود از ایران صورت بگیرد به خاطر فشارهای آمریکا از مسیر کشور دیگری صورت گرفت و خط لوله گاز به پاکستان و هند با این فشارها هنوز اجرایی نشده، اقدامی که میتوانست میلیاردها دلار برای اقتصاد ایران منفعت داشته باشد.
آیا شما معتقدید این تحریمها به زندگی مردم آسیبی وارد نکرده؟ بروید پیگیری کنید که به خاطر نرسیدن داروهای بیماران سرطانی و اماس و صعب العلاج چند نفر در سالهای گذشته زجر کشیدند و مُردند. آیا اگر رابطهمان را با جهان بهبود ببخشیم و یک کشور قوی و ثروتمند درست کنیم بهتر نمیتوانیم اسلام و انقلابمان را به جهان صادر کنیم؟ آیا مردم سایر کشورها کشوری را که از عهده معیشت مردمان خودش هم بر نمیآید به عنوان الگو میپذیرند؟
یک سوال دیگر هم برایم بیپاسخ مانده و آن این است که آیا از ۱۸۰ کشور دنیا فقط ما ایرانیها اگر با آمریکا رابطه داشته باشیم تحت سلطه قرار میگیریم؟ آیا بقیه کشورهای جهان به فکر استقلال و پیشرفت کشورشان نیستند؟ آیا از بین این همه کشور فقط ما باید با استعمار مبارزه کنیم؟
چرا اینگونه فکر میکنیم که آمریکا از بین این همه کشور فقط قصد چپاول و غارت ایران را دارد؟ آیا اینها توهمات تاریخ مصرف گذشته نیست؟ آیا جهان امروز همان جهان قرن ۱۸ و ۱۹ است که یک کشور به راحتی کشور دیگر را مستعمره خود قرار دهد؟ نه عزیزان دنیا عوض شده، آمریکا از عهده چند تا افغان بر نیامد چه برسد که بخواهد یا بتواند کشوری قوی چون ایران را تحت سلطه خود در بیاورد، اینها حرف بیهوده است. دنیای امروز دنیای اقتصاد است و جنگ هم جنگ اقتصادی. آن کشوری برنده این جنگ است که اقتصاد خود را بیشتر بهبود ببخشد و این بهبودی با قهر و تحریم حاصل نمیشود.