• امروز : پنج شنبه - ۶ اردیبهشت - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 25 April - 2024

صفایی فراهانی: انتخابات ۹۶ یک رفراندوم بود

  • 22 خرداد 1396 - 11:53
صفایی فراهانی: انتخابات ۹۶ یک رفراندوم بود

محسن صفایی فراهانی با کارنامه‌ای از معاونت وزیر و نمایندگی مجلس و معاونت ریاست‌جمهوری در دوران اصلاحات امروز در کسوت یک تحلیل‌گر مسائل سیاسی ایران آینده کشور در دور دوم روحانی را مورد بررسی قرار داده است.

صفایی فراهانی از معدود چهره های ایران است که در چند حوزه مختلف سیاست، اقتصاد و ورزش فعالیت داشته‌ است.

مردی که به رویکردهای تکنوکراتیک شهره است امروز در برابر سوالاتی که به احتمال حضور مجدد او در سمت‌های اجرایی اشاره می‌کند می‌خندد. صفایی فراهانی از اینکه در نظرسنجی‌های توییتر به عنوان بهترین گزینه برای شهرداری تهران از سوی کاربران انتخاب شده تعجب می‌کند و  معتقد است هنوز برخی افراد تحمل حضور مجدد او را در سمت‌های اجرایی کشور ندارند و این مساله را به فال نیک می‌گیرد چرا که قلبا به نسل جوان ایران ایمان دارد.

بخشی از مصاحبه تفصیلی ایلنا با محسن صفایی‌فراهانی را در زیر می‌خوانید:

تحلیل شما از پیام رای مردم در انتخابات ریاست جمهوری چیست؟ آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی این دوره چرخشی در اظهارات خود به سمت رویکردهای اصلاح‌طلبانه‌تر داشت. اظهارات مطرح شده طبعا مطالباتی هم به دنبال خواهد داشت. پیام رای مردم چه بود؟

بیان روحانی بیان خود او نبود؛ بلکه بیان جامعه‌ای بود که می‌خواهد با رای خود تحول ایجاد کند.  بعد از ۱۱۰ سال که از مشروطیت می‌گذرد، درخت مشروطه به بار نشسته است. کشور در بیست سال گذشته شاهد تحولات اساسی‌ در جامعه مدنی و رشد سیاسی مردم است و این پیام روشنی برای مسئولان است. ۲۰ سال برگزاری انتخابات و مشارکت جدی و رفراندوم گونه مردم نشان می‌دهد مردم از چه رشد و توانایی برخوردار شده‌اند. این دستاورد بزرگی برای ایران در منطقه است.

روحانی هم برآیندی از خواسته‌های مردم را مطرح کرد. مردم درک می‌کنند امروز قرن ‌۲۱ است. در  این ۲۰ سال به دلیل رشد فضای مجازی و رسانه‌ها و دانشی که در جامعه ایجاد شده است شاهد تغییراتی هستیم. نزدیک به ده سال است که سالی یک میلیون دانشجو در دانشگاه‌های کشور حضور پیدا کرده‌اند و امروز این جمعیت جوان تحصیل کرده مطالباتی دارند.

من انتخابات ۹۶ را از ناحیه مردم فقط انتخاب یک دولت نمی‌دانم؛ بلکه یک رفراندوم می‌دانم. رفراندومی که چندین موضوع را پاسخ داده است. جامعه‌ای که در آن چهل درصد زیر خط فقر زندگی می‌کنند و در انتخاباتش وعده پرداخت سه چهار برابری یارانه مطرح می‌شود و اکثریت مردم پاسخ منفی می‌دهند یعنی مردم هم به پوپولیست نه گفتند هم به یارانه‌ای که به هیچ وجه در زندگی شخصی آنها تغییری ایجاد نمی‌کند.

مردم با درایت کامل برای حرکت‌های تعاملی عقلانی بین‌المللی ارزش قائل شدند. وقتی روحانی می‌گوید رفع تحریم‌های جدا از تحریم‌های هسته ای را دنبال می‌کنم، این مطالبه مردم است. مردم‌خواهان صلح و دوستی و تعامل بین‌المللی هستند که ظرفیت‌های جدیدی برای فرزندان کشور ایجاد می‌کند.

انتخاب روحانی در پرتوی شعارهایی که داد نشان می‌دهد مردم یک بعدی به وضعیت اقتصادی نگاه نکردند. آنها به توسعه همه جانبه آری گفتند. مردم نگاهی جامع‌تر به آینده دارند.

مردم در کنار این بحث‌ها ،  قانون‌گرایی، مساله حصر و حذف محدودیت‌های غیرقانونی را مورد توجه قرار دادند و کرارا این را در نشست‌های انتخاباتی مطالبه کردند و با رای خود نشان دادند چه چیزهایی را دنبال می‌کنند. این نشان می‌دهد مردم بعد از صد و ده سال از مشروطه، حاکمیت را به سمت پذیرش ابعاد مشروطه می‌برند. مشارکت مردم در اداره کشور و برقراری حکومت قانون خواست عمومی مردم است و این نشان‌دهنده رشد و بالندگی جامعه امروز است.

مردمی که به یارانه نه گفتند می‌فهمند هدف‌مندی یارانه و اصلاح سیاست‌های مصرف انرژی است که می‌تواند در اقتصاد ملی نقش تعیین‌کننده بازی کند؛ (برعکس آنچه در دولت دهم انجام شد و بار سنگینی بر کشور تحمیل نمود.)

رفع حصر و محدودیت‌های خاتمی به اجبار باید زیر مجموعه حقوق شهروندی حل و فصل شود

تحقق وعده رفع حصر و رفع ممنوع‌التصویری چقدر از عهده روحانی ساخته است؟

باید مسائل را از نظر ملی اهم و فی‌الاهم کنیم. روحانی میگوید تحریم‌ها را در این دوره حذف می‌کنم. یعنی کشور وارد دیالوگ جدیدی با دنیا می‌شوید که به جای ایجاد هر هزینه اضافی برای کشور، ایران به سمت عقلانیت و سازماندهی جدید قدرت دیپلماسی در منطقه و جهان برود .

تیم دیپلماسی کشور در مذاکرات هسته‌ای نشان دادند از پتانسیل مناسب و خوبی برخوردارند. پس عملا امروز هم، این پتانسیل می‌تواند با درایت و هماهنگی عقلانی در کشور برای اهداف بزرگتر کارساز باشد. اگر این نگاه، در کشور حاکم شود، الزامات آن خود شرایطی را برای کشور پیش می‌آورد که به اجبار مسائلی مثل عدم رعایت شئونات قانونی و حقوق شهروندی در جامعه به معنای جامع باید حل شود. در غالب آن مساله حصر و محدودیت‌های آقای خاتمی هم حل خواهد شد.

این‌ها نکاتی بود که روحانی در بحث‌هایی که با مردم داشت مطرح کرد. ایشان روی دو نکته تکیه کرد؛ یکی بحث رفع تحریم‌های غیر هسته‌ای و یکی اجرای حقوق شهروندی. حقوق شهروندی، همه آحاد جامعه را در بر می‌گیرد. وقتی قرار باشد کشور دیپلماسی فعال با دنیا داشته باشد و گروه‌بندی جدیدی در منطقه شکل دهد، اینها کشور را وارد مسیری جدید و درایت جدیدی می‌کند که در ده سال گذشته فاصله جدی با آن داشت. اگر روحانی بتواند این دو وعده را عملیاتی کند، بسیاری از مسائل دیگر در کنار آن حل می‌شود.

مساله بعدی، مساله اقتصاد است، درست است کشور در سال گذشته رشد اقتصادی داشت ولی بحران اقتصادی کشور مساله کوچکی نیست. باید بتوانند بازارهای جدید صادراتی بدست آورند. باید بتوانند سرمایه خارجی را جذب کنند. باید تکنولوژی جدید وارد شود تا محصولات صادراتی به لحاظ کیفیت و قیمت قابل رقابت باشند. آقای روحانی باید در اصلاحات کابینه و سیاست‌گذاری به این پارامترها توجه کند و برنامه داشته باشد. کابینه در دور دوم یک ستاد اقتصادی قوی و یکدست نیاز دارد.

چقدر می‌توان از روحانی انتظار داشت که با توجه به موانعی که بر سر راه تحقق وعده‌های اصلاح‌طلبانه‌اش است در این راه موفق ظاهر شود؟

دور دوم روحانی به راحتی می‌تواند بخش عمده‌ای از این مسائل را سامان دهند؛ در غیر این صورت این رفراندومی که مردم در رای خود عنوان کردند بی پاسخ می‌ماند. جامعه از طریق فضای مجازی و رسانه باید پرسش‌گر باشد. آنچه در کشور ما به عنوان مولفه جدید مطرح شده، حضور مردم و قدرت شبکه‌های مجازی و رسانه‌هاست. اینها می‌تواند در پاسخگو کردن ارکان حکومت موثر باشد. دولت بایستی خود را موظف به پاسخگویی بداند و برای تحقق خواسته‌های مردم نیاز به شفافیت وجود دارد.

دولت روحانی باید در این دوره راحت‌تر با مردم صحبت کند و موانعی که ایجاد می‌شود را با آنها در میان بگذارد. این موانع، مساله خصومت فردی نیست؛ رفتارهایی است که به توسعه ملی  لطمه می‌زند. یعنی ابعاد ملی موضوع، حکم می‌کند از نیروهای مردمی که ۵۸ درصد آنها خواسته‌شان را تحت یک انتخابات مطرح کردند و به شعارهای او آری گفتند استفاده شود. وقتی این مردم توسعه اقتصادی را در غالب توسعه همه‌جانبه انتخاب کرده‌اند پس نباید موانع تحقق حقوق شهروندی و حقوق بشر و حقوق مالکیت را از نگاه جامعه دور نگاه داشت، ضمن اینکه بعید است سایر قوا بخواهند به رای و نظر مردم بی تفاوت باشند.

هریک از قوا اگر مانعی دید باید با مردم در میان بگذارد؛ چون مردمی که رای دادند حق دارند بدانند چه کسانی در کشور ایجاد مانع می‌کنند که نه فقط حقوق فردی آنها را از بین می‌برد بلکه باعث پس رفت کشور در این شرایط منطقه می‌شود!

وقتی در سال ۱۹۷۵ ایران و کره جنوبی به لحاظ تولید ناخالص داخلی هر دو در یک سطح قرار داشتند و امروز کره جنوبی درآمد سرانه‌ای نزدیک به پنج برابر ایران دارد این سوال ایجاد می‌شود که چرا ایرانی‌ها عقب ماندند؟

این که مسئولان امروز در تبلیغات انتخاباتی، خانواده‌های فقیر را دستاویز می‌کنند و با آنها عکس می‌گیرند و درب خانه آنها آرد و برنج می‌فرستند ناشی از تصمیمات و این سیاست‌هایی است که به عقب افتادگی کشور منجر شده است. اگر درآمد سرانه ایران بالای ۲۵ هزار دلار بود خاطر جمع باشید تعداد فقرا زیر ده درصد بود و کمک کردن به آنها هم ساده‌تر می‌شد، تا با جامعه‌ای که چهل درصد آن زیر خط فقرند. در این عقب ماندگی به هیچ وجه مردم مقصر نیستند؛ منابع و نیروی انسانی و شرایط کشور، بیان‌کننده این است که اگر به سمت قانون‌گرایی و توزیع عادلانه حرکت کنند و منابع و فرصت‌های کشور را تنها به عده‌ای خاص اختصاص ندهند و در روابط خارجی عقلانی و هماهنگ حرکت کنند بسیاری از عقب ماندگی‌ها جبران می‌شود.

کشوری که یک درصد جمعیت جهان را دارد و از لحاظ ذخایر گاز در دنیا دوم است و ده درصد ذخایر نفت و پنج درصد فولاد دنیا را دارد و در حال حاضر از نظر تربیت نیروی مهندسی در دنیا در رده پنجم است نباید جمعیتی از فقرا را در خود جای داده باشد که در انتخابات بخواهند با حرکت‌های پوپولیستی به دلیل فقر، آرای خود را نادانسته بفروشند!

دولت روحانی در دور دوم وظیفه دارد نه فقط به دلیل مسائل فردی بلکه به دلیل حفظ مصالح کل جامعه اگر موانعی ایجاد شد که جلوی توسعه همه جانبه را می‌گیرد، با مردم مستقیما در میان بگذارد چون مردم به او رای دادند و اعتماد کردند و به پیشنهادات او آری گفتند.

 

ثبت دیدگاه