مصطفی هاشمی نسب، مدیر کانال “سربرگ”، در یادداشتی تلگرامی نوشت:
“اینکه در جامعه مدام بگوییم او بیحجاب و این باحجاب است، اصولگراست، اصلاحطلب است، پس چه کسی میماند؟ اینها همه مردم ما هستند. آیا همه بچههای شما متدیناند؟ آیا همه مثل هم هستند؟ نه. اما پدر، همه اینها را جذب میکند؛ جامعه هم خانواده شماست؛ اینکه بگوییم من هستم و بچههای حزباللهی خودم، اینکه نمیشود حفظ انقلاب”
آنچه خواندید صحبتهای سردار قاسم سلیمانی در اجلاس روز جهانی مسجد است.
اگر تا دیروز اینگونه سخنان از زبان برخی دلسوزان حوزوی و دانشگاهی فرهنگ و جامعه ایران اسلامی شنیده میشد و با واکنش های غیرمنصفانه آن هم بیشتر از سوی رسانه داران مذهبی و اصولگرا مواجه میشد، امروز این سرلشگر پاسدار حاج قاسم سلیمانی است که این حرفها را میزند!
اگر تا دیروز طرفداران این تفکر، دنیازده، هضم شده در جریان جامعه و پرورش یافته مکاتب غربی عنوان میشدند، امروز این مرد خط مقدم مبارزه است که از لزوم دوقطبی زدایی از فضای فرهنگی و اجتماعی کشور سخن میگوید.
چرا؟ چون او به عینه دیده است که پاره پاره شدن جامعه در بزنگاه های حساس چگونه ملت ها و دولت ها را از هستی ساقط میکند و در مقابل اتحاد و یکدلی ملت چه سد استواری در برابر هجمهها و دشمنی هاست.
اگر تا دیروز طرفداران این تفکر، ناجوانمردانه مخالف آرمان های انقلاب، امام و رهبری معرفی میشدند، امروز این حرف ها را کسی میزند که به جای لفاظی با آرمان ها، با جان خود درپی حفظ و تثبیت آرمان هاست!
اگر تا دیروز رسانههای رسمی این حرف ها را سانسور میکردند، امروز از کسی صادر میشود که رسانه ملی در به در دنبال کوچکترین خبر از اوست تا با پرحجم ترین شکل ممکن به آن بپردازد. اما به اینجا که میرسد او را هم سانسور میکند.
قاسم سلیمانی مسئولیت فرهنگی-اجتماعی داخلی ندارد. اما هشدار او با توجه به تجربه گرانبهایی است که از وضعیت کشورهای منطقه کسب کرده و باید بصورت جدی مورد توجه قرار گیرد.
ازسوی دیگر، قاسم سلیمانی سرباز و در ارتباط تنگاتنگ با فرمانده است و تبعاً باتوجه به راهبردهای مدنظر فرمانده اقدام میکند، از این رو به نظرم باید مواضع اخیر او در حوزههای فرهنگی-اجتماعی را نیز بر این اساس تحلیل کرد.
برای فهم بهتر این مهم، مجددا بخشی از صحبتهای مهم رهبری در مراسم تنفیذ که متأسفانه از سوی رسانهها مورد کم توجهی قرار گرفت را مرور کنیم:
“دودستگی های مضر ایجاد نشود. مردم سلایق مختلف و نظرات مختلفی دارند؛ بسیار خوب! بگذاریم مردم با سلایق و نظرات مختلف در کنار هم زندگی آرامی داشته باشند…”