دکتر علی مطهری چهره ای که این روزها بسیاری او را نماینده ای شجاع و در خور شان ملت ایران می خوانند، چند صباحی است سلسله نامه نگاری هایی خطاب به مقامات مختلف را آغاز کرده است که هر یک به نوبه خود جنجال ساز شده و همواره مورد هجمه طیف تندروی جریان اصولگرا قرار گرفته است.
او در گفتگو با هفته نامه «طلوع صبح» به جز آنکه خواستار کاندیداتوری یادگار امام در مجلس خبرگان می شود، به مخالفان حضور آیت الله هاشمی در خبرگان واکنش نشان می دهد و می گوید: شهید محلاتی گفته بود شهید مطهری قوه عاقله انقلاب بود، می توان گفت آقای هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان رهبری است.
مطهری گفت: شهید محلاتی گفته بود شهید مطهری قوه عاقله انقلاب بود. میتوان گفت آقای هاشمی قوه عاقله مجلس خبرگان رهبری است. من فکر میکنم ایشان برای توجه دادن علما و مردم به اهمیت مجلس خبرگان آینده، زودتر اعلام کاندیداتوری کردند. هجمهها علیه آقای هاشمی به خاطر تأثیرگذاری ایشان است.
وی افزود: میدانید که مهمترین کار مجلس خبرگان رهبری انتخاب رهبر جدید است اگرچه کارهای مهم دیگری هم دارد ولی عملا به گونهای شده است که همین یک کار را انجام میدهد. بنابراین با توجه به هشت ساله بودن دوره آن،در دورههایی که حتی احتمال ضعیف داده شود که بخواهند رهبر جدید تعیین کنند اهمیت آن افزایش پیدا میکند. البته ما دعا میکنیم که این اتفاق نیافتد و آرزوی طول عمر برای ایشان داریم. مجلس شورای آینده هم از این نظر اهمیت دارد که بتواند دولت را بیشتر کمک کند و بعضی کینهتوزیهای موجود از بین برود.
علی مطهری ادامه داد: برای خبرگان خوب است مجتهدانی که اهمیت و وظایف و میزان تأثیرگذاری مجلس خبرگان را درک میکنند و آن را منحصر به انتخاب رهبر جدید نمیدانند و دوستان دانای انقلاب و رهبری هستند کاندیدا شوند تا این مجلس از حالت تشریفاتی فعلی خارج شود.
وی درباره مثلث «مصباح – جنتی – یزدی» و مثلث «هاشمی – روحانی – سید حسن خمینی» در انتخابات خبرگان گفت: هر دو مثلث حسننیت دارند و متقی هستند و در راه اسلام و حفظ انقلاب تلاش میکنند. مثلث اول خود را اصولیتر میداند و از روشهای سختگیرانه استفاده میکند، لذا ارتباط چندانی با نسل جدید ندارد و کمتر قادر به هدایت آنهاست. اما مثلث دوم ارتباط خوبی با نسل جوان پیدا کرده و تلاش میکند اصول را نیز حفظ کند. من در مجموع روش مثلث دوم را بیشتر میپسندم. به هرحال نباید این تفاوتها را به جنگ قدرت تفسیر کنیم، بلکه ناشی از تفاوت بینشها و تفاوت ارتباطها با اقشار مختلف جامعه است.