بادرود وباسلام فکر من با یادحق هرلحظه میسازد کلام کار و رفتار م به یاد حق ردیف است هم به اموز و به فردا تا قیام چون فراموش کرده یاد حق نرفتم ره معروف گام به گام این بلای خانمان سوز بگرفت ارامش و اسایشم را صبح وشام باتشکربه حرف خدااحترام نگذاشتم وبه حرف خدا که اول هرکار بسم الله وسلام واخرش الحمد الله بود تود توجه نکردم ذکر انشالله واستفرالله وماشا الله ووووووویادم رفت ودر نماز ازخدا کمک نخواستم و به اخر نماز توجه نکردم که او راه مستقیم را نشان داده بود به نماز گفتم کار دارم خوبمن که به حرف خدا احترام نگذاشته وبه راه مستقیم خدا احترام نگذاشته وبه قران وپیامبر وامام وولایت ورهبری احترام نگذاشته وبه خود ودیگر خود بی احترام کرده وحق تما م اینها ارامش واسایش من بود ولی من ندانسته به خاطر خود خواهی که من از همه بهتر میفهم که خدا میداند تا اخر هم نمدانم حق خود را نشناخته که به دیگران بجای احترام درد می بخشیدم چرا جون بجای اینکه بعلم احترام بگذارم ولذت ببرم وحرکت کنم علم خدائی پیدا کنم تا به ارامش برسم اجبارا از علم راحتی میخواستم که بجای ارامش به جنگ رسیدم واینتجه علم بدون خدا میشود الزایمر از خدا میخواهم که به من ودیگر من وهمه انسانها مرحمت کند تا کم کم این حرکت با خدا با صبر وپذیرش را یاد بگیرم که کمکم در دنیا اندازه شده واینقدر خود ودیگر خود را خراب نکنیم انشا الله خداوند مهربان است ولی من باید هرچه که خواستم از اوبخواهم حتی نمک اش از خدا خواهم نمک از بهر اش ……..چو جهان هستی در دستش چوماش ………. من ندانسته که گشتم اش و لاش …………اومیداندکه اندازه دهد بر ما قماش …..والسلام…..
جامعه وخانواده
پیامبر(ص): المعده بیت الداء والحمیه رأس کل دواء (معده خانه بیماریهاست و پرهیز راس تمام دواهاست) بیماری چیزی نیست جز پرشدن بدن از آشغال و لبریز شدن کاسه ی صبر بدن در نگهداری از این آشغال ها.مثلا غده های سرطانی چیزی نیستند به جز مولکول های پروتئینی هضم نشده و یا حساسیت که طب جدید از درمان قطعی آن(از بین بردن علت نه معلول) تقریبا عاجز مانده چیزی نیست جز پر شدن توالت درونی بدن… آلزایمر هم دلیلی جز سرد شدن(اسیدوز) مغز و اعصاب انسان ندارد. طبیعت مغز انسان سرد است بنابراین با مصرف غذاهای سرد( اسیدی) مانند انواع لبنیات- ترشی – برنج و…مغز انسان به مرور توانایی فعالیت خود را از دست می دهد… علل بیماریها و درمان آن ها در سوره روم آیه ۳۰ بیان شده. برگشت به فطرت و حرکت بر مبنای آن و توجه به مواد غذایی نامبرده شده در قرآن اساس طب قرآنی است و مبنای آن همان درمان از درون است که در فرمایش مشهور امیر مومنان است: دوائک فیک فلاتشعر *** و دائک منک فلا تبصر « دواى تو در خود تو است اما نمى دانى! *** درد تو از خود تو است اما نمى بینى! » http://makarem.ir/compilation/reader.aspx?mid=8190&catid=0
ممنون آقای پابرجا بسیار مفید