یکی از همشهریان کلیپی درباره انار یزد فرستاده که حجم آن حدود ۴۵۰ کیلوبایت است و سریع دانلود میشود. این کلیپ را از اینجا دانلود کنید.
یکی دیگر از شهروندان اناری نیز که ساکن یزد است، مطلبی در دفاع از الحاق انار به یزد ارسال کرده که به شرح زیر است:
منافع بنده در منافع همشهریهای عزیز اناری بنده است.
وقتی میبینم این همه اناری در یزد صاحب مناصب هستند (و یزدیها تحویلشان گرفته اند) و در یزد این همه پیشرفت کردهاند خوب معلوم است اگه انار جزو یزد بود، خیلی میتوانستند برای انار کارهای بزرگی انجام بدهند.
همه کارای ما اناریها در یزد است. مثل پزشکی و درمان و فرودگاه و راه آهن و هزار چیز دیگر.
تازه از نظر مسافتی هم که به یزد نزدیکتر است.
اگر انار جزو یزد بود الان با این همه ثروت نباید در صنعت دست کمی از میبد و اردکان میداشت.
آیا میدانید شیشه اردکان بزرگترین کارخانه شیشه خاورمیانه است و کاملا خصوصی است؟
یزدیها و اناریها مناسبات خوبی دارند.
چرا طبس و هرات و مروست و بهاباد و … جزو یزد باشند ولی انار که به یزد نزدیکتر است، نباشد؟ میدانید چرا؟؟!! چون یزد برای آبادانی شهرستانهایش کلی برنامه دارد. برای همین است که شهرستانهای محروم را بهش میدهند.
– اولا من با شنیدن نام انار و اناری بر خود میبالم و واقعا احساس خاصی بهم دست میدهد.
– دوما ما بر خوب بودن و خونگرم بودن مردمان عزیز و هموطن دیار کریمان (کرمان) شکی نداریم و دستان همه آنها را به گرمی میفشاریم.
من اصالتا اناری هستم و از ارادتمندان به حضرت امامزاده محمدصالح و در حال حاظر سابقه خدمت در یکی از سازمانهای استان یزد را دارم که تمایل شدیدی به خدمت به شهر خودم انار را دارم ولی چون جزو این استان نیست هیچکاری از بنده ساخته نیست و حتی چند نفر اناری دیگر نیز در این سازمان هستند که آنها هم مثل من حسرت به دل مانده اند.
در هر سازمان و ارگان دیگری هم در یزد که نگاه میکنیم میبینیم چند نفر اناری و دهجی و نوقی مشغول خدمت هستند و وقتی با آنها هم صحیت میشویم میبینیم انها هم مثل ما ………..
وقتی میبینم میبدیها و اردکانیهای سازمان ما به فکر شهر خودشانند دلم به حال انار عزیزم میسوزد.
تعداد اناریهایی که در یزد مشغول به کارند و میتوانند حافظ منافع انار باشند زیاد است خیلی زیاد است.
اناریها از دیرباز خواستار پیوستن به یزد بوده اند و مکاتبات و درخواستهای زیادی انجام شده ولی بدلیل عدم وجود رسانه های ارتباط جمعی مثل امروز این خواسته به نتیجه نرسیده است.
یکی از همکارهای بنده در تهران چند سال پیش دخترش دانشگاه یزد قبول شده بود. اولش دو دل بود دخترش را بفرستد غربت یا نه ولی وقتی برای ثبت نامش آمده بود به من گفت خانمم وقتی برخورد یزدیها را دیده خیالش راحت شده که آدمای خوبی هستند.
من در یزدم و از نزدیک با یزدیها هستم و با آنها زندگی کردهام و در حالیکه تمام اقوامم اناری هستند و حداقل ماهی یک یا دو بار به انار سر میزنم. در محیطهای اداری یزد بوده ام و رفتار سازمانی آنها را میشناسم در حالیکه به وفور به استانهای دیگر نیز به ماموریت اداری رفته ام و همه رفتارها را آنالیز کرده ام.
اینکه امور اناریها که نام برده ایم در یزد انجام میشود خودش خیلی مهم است و وقتی دلایل آنرا بازبینی میکنیم به خیلی نتیجه ها میرسیم. خودتان فکر کنید …
همه ما اتوبوس مرحوم “شیخ حسین” را میشناسیم و از سالها پیش یادمان میآید و با آن چقدرها خاطره که نداریم. چرا یزد از دیر باز چنین سرویسی داشت و که حتی یادمه بعدها اتوبوس ساعت چهاری و اتوبوس صاحبی و … نیز به آن اضافه شد ولی اگر میخواستیم برویم کرمان باید با اتوبوسهای تهران زاهدان و تهران به کرمان میرفتیم. چرا برای کرمان چنین سرویسی نبود؟ مگر نه این است که تقاضا عامل عرضه است؟؟؟ پس نیازی نبوده است.
اگر انار به استان یزد بپیوندد باز شمش و حوزه های آبریزش که مال انار میشود.
یزدیها با انصاف کار میکنند و بدی رو با بدی جواب نمیدهند.
وضعیت بیمارستان انار را نگاه کنید و وضعیت بیمارستانهای شهرستانهای یزد (نه خود یزد). میدانید بیمارستان میبد از بزرگترین بیمارستانهای ایران است و از چندسال پیش دستگاه MRI که خیلی پیشرفته بود و نمونه آنرا خود یزد نداشت وارد کرد و حتی خیرین میبدی حاضر شده اند جهت احداث پایگاه اورژانس هوایی در این شهر اقدام کنند که مسئولین استان در حال اخذ مجوز مقامات کشوری هستند. ولی مسئولین کشوری میگویند چرا در این شهر و در این استان؟ میدانید بزرگترین بیمارستان تخصصی قلب در تفت توسط دکتر فروزانیان در حال احداث است.(توضیح اینکه دکتر فروزانیان از شرکای برادران دوقلوی مهدوی اناری در شرکت آجین خاورمیانه با نام تجاری پستیژ میباشد و این کارخانه در تفت یزد قرار دارد.)
اگر انار جزو یزد شود حداقل از این امکانات میتواند بیشتر بهره مند شود و ذیحق باشد در این امکانات، و نه اینکه مثل بندریها و کرمانیها و شیرازیها و …. به عنوان غریبه به یزد بیایند.
این منافع شخصی نیست و اجتماعی است
باور کنید هنوز هزار و یک دلیل منطقی دیگر جهت پیوستن “انارعزیز” به یزد وجود دارد. اصلا منافع پیوستن انار به یزد دلیل نمیخواهد که این موضوع اظهرمنالشمس میباشد.
من از همان دوران کودکی که در خانه های خشت و گلی انار بازی میکردیم و در صحن امامزاده میدویدم رویای پیوستن انار به یزد را در سر داشتم.
اخیرا میبینم از کرمان و زاهدان و بندر که هیچ، از شیراز و اهواز هم برای درمان به یزد میآیند. این موضوع دو دلیل دارد: یکی پزشکان حاذق یزدیست و دیگری آغوش گرم یزدیها که به روی غریبهها باز است.
در ضمن در مبحث ناباروری که از کل خاورمیانه به یزد میآیند…