دکتر محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان وزیر ورزش و جوانان، گفت: “ارتباط دختران و پسران نسبت به ۳۰ سال گذشته سه برابر شده و زمان شروع رابطه به دوران تحصیلی راهنمایی و نوع رابطه از عاطفی به جنسی رسیده و ارتباط همزمان با چند نفر زیاد شده است.”
گلزاری افزود: براساس گزارشهای آموزش و پرورش ۴۰ درصد از دانشآموزان رابطه با جنس مخالف را از ۱۴ سالگی شروع کردهاند.
گلزاری در ادامه سخنانش با اشاره به اینکه در سال گذشته با پخش هفت هزار پرسشنامه آمار ناراحتکنندهای در مدارس به دست آوردیم، گفت: نمیخواهم آمار را اعلام کنم، اما باید مسأئل مربوط به رابطه با جنس مخالف را به مدیران و پدر و مادران آموزش دهیم.
وی با اشاره به اینکه جای آن نیست که چشم خود را بر واقعیتها ببندیم، تصریح کرد: مدیران جامعه و دلسوزان نظام باید از دستاوردهای روانشناسان و مشاوران در این زمینه استفاده کنند.
معاون وزیر ورزش و جوانان ادامه داد: دوستی پسر و دختر چند دوره دارد و در کودکی به هم نزدیکند، ولی در دبستان فاصله زیادی میگیرند، اما با شروع سن بلوغ و نوجوانی، به صورت خدادادی به هم نزدیک میشوند. این اتفاق مانند تغییرات دوران بلوغ که در قد و وزن و هوش و استعداد حاصل میشود طبیعی است.
گلزاری با بیان اینکه این نزدیکی یک میل طبیعی است و نباید آن را سرکوب کرد.
این وضعیت محصول چه شرایطی چیست؟
انارپرس: دلیل اصلی و عمده بروز این مشکلات و آسیبهای اجتماعی، عدم آموزش مسائل جنسی در دوران کودکی و اعمال انواع محدودیتها است.
متاسفانه در کشور ما به جای آنکه از دوره کودکی و با روشهای علمی و کارشناسانه، مسائل جنسی پله پله به کودکان آموزش داده شود، روی این مسائل سرپوش گذاشته میشود و اگر کودکی بخواهد کنجکاوی کند و سوالی بپرسد با سرزنش و خشم اطرافیان و نهادهای آموزشی روبرو میگردد.
خب نتیجه این عدم آموزش درست و پله پله، این میشود که کودکان و نوجوانان با انبوهی از پرسشهای بدون جواب رها میشوند و طبیعی است وقتی کودکان و نوجوانان نتوانند پاسخی برای سوالهایشان پیدا کنند و دائم هم منع شوند؛ کنجکاوی پنهانیشان نیز بیشتر و بیشتر میشود تا جایی که در گام نخست، کنجکاویها و شوخیهای جنسی به رفتار و کردار و گفتار عادی در بین همسالان و گروه دوستان تبدیل میشود و در گامهای بعدی به ناهنجاری در سنین بالاتر تبدیل میگردد.
هر چند در سالهای اخیر کتابهایی در کشور چاپ شده که به بیان چگونگی آموزش مسائل جنسی به کودکان پرداختهاند اما این کتابها هنوز وارد سیستم آموزشی دورههای کودکی و خانوادهها نشدهاند.
همزمان با عدم آموزش درست و کارشناسانه مسائل جنسی به کودکان و نوجوانان، انواع محدودیتها برای دور نگهداشتن پسران و دختران از یکدیگر اعمال میشود؛ به گونهای که گویی بین این دو جنس دیواری بلند کشیده شده است.
کودکان و نوجوانانی که با این وضعیت رشد میکنند، در سن جوانی طغیان میکنند و نتیجهاش انواع و اقسام ناهنجاریهای اجتماعی خواهد بود.
جوانانی که در شرایط محدودیت شدید و عدم آموزش بزرگ شدهاند، مسلم است که بخش اعظم ذهن و مغزشان به جای آنکه در راه پیشرفتشان به کار رود، درگیر مسائل جنسی میشود. چرا مسائل و فیلمها و عکسهای جنسی، بخش زیادی از جستجوی ایرانیان در اینترنت است؟ این واقعیت، حتما ریشهای و عللی دارد که به عدم آموزش درست مسائل جنسی از کودکی و طبیعی قلمداد نشدن ارتباط بین دختران و پسران بر میگردد.
اینها واقعیتهای جامعه است و کاش قبل از آنکه خیلی دیر شود و جامعه دچار بحران گردد، برای آن چارهاندیشی شود. کاش به جای فحش دادن و بد و بیراه گفتن، راهی برای معضل جدی امروز که میتواند بحران فردا باشد، راهکارهایی مناسب و اصولی اتخاذ گردد. کاش به جای آنکه مسئولان بگویند همه چیز گل و بلبل است و واقعیتهای تلخ جامعه را انکار کنند، برای این وضعیت قرمز، چارهای جامعهشناسانه و روانشناسانه مییافتند….