• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

مرگ استعدادها در مدارس و دانشگاه‌ها

  • 26 مرداد 1397 - 7:32
مرگ استعدادها در مدارس و دانشگاه‌ها

نگین احمدی طهرانی

عضو تحریریه انارپرس


شاید برای فردی طلایی‌ترین دوران زندگی‌اش تلقی شود، شاید هم آنقدر عذاب آور که حتی قدرت سخن گفتن درباره‌اش برایت غیر ممکن شود، شاید هم گاهی جور دیگری رقم بخورد؛ آنقدر مبهم و سریع اتفاق بیفتد که کلمات نتوانند متعرفش باشند.

آری آنچه که یا بی دلیل و ناعادلانه و یا با دلیل و عادلانه، میان انسان‌ها شکاف‌های عمیقی می‌سازد، شکاف‌هایی که شاید این روزها برایمان بسیار عادی شده‌اند، شکاف‌هایی که آنقدر عمیق و قدیمی شده‌اند که دیگر نه ارزش پرشدن دارد و نه فایده‌ای برای جامعه دارد.

این معضل را شاید سال‌ها پیش می‌شد با کمی تأمل حل کرد، می‌شد وقتی نظام آموزشی‌مان به جای گنجاندن معادلات ریاضی در کتابهایمان،
معادلات چگونه زیستن را، مفید بودن را و رسم مهرورزی را در کتابهایمان جای می‌داد، شاید جامعه‌مان جور دیگری رقم می‌خورد.

اگر هرگز انتخاب نمی‌شدیم بلکه اختیار انتخاب کردن داشتیم و می‌توانستیم آزادانه و آگاهانه برای زندگی‌هایمان و برای فرداهایمان، آینده انتخاب کنیم، شاید اگر هنر و هنرمند جای و مقام خود را میان دانش آموزان داشتند، این روزها جامعه‌مان هرگز دچار بی فرهنگی‌های مفرط نمی‌شد.

شاید اگر مرهم دردها و غم‌هایمان دوستان مدرسه‌مان نبودند یا در فضای مدارسمان جایی برای ناراحتی و اندوه نبود، افسردگی برایمان اینقدر عادی نبود.

شاید اگر آینده سال‌ها تحصیلمان و زحماتمان تنها و تنها در چهار ساعت سنجیده نمی‌شد، این حجم از بیکاران را در جامعه‌مان نداشتیم، یاشاید اگر عقاید اجبار نمی‌شد و شادی ممنوع نمی‌شد، زندگی‌های آزادانه‌تر و راحت‌تری داشتیم.

خلاصه شاید جامعه پربارتر و امیدوارانه‌تری داشتیم اگر شایدهایمان به یقین تبدیل می‌شدند، اگر همه دانش آموزان پس از پایان سال تحصیلی حرفی برای گفتن داشتند، اگر مدارس و دانشگاه‌هایمان جایی برای مرگ استعدادهایمان نبود، اگر در مدارسمان به خاطر عقایدمان سرکوب نمی‌شدیم.

خلاصه؛ اگر مدارسمان سراپا تلقین نبود، اگر هر روز درس زیستن را می‌آموختیم، بی شک حرف‌های بیشتری از شایدها و اگر ها برای گفتن داشتیم…!

 

ثبت دیدگاه