• امروز : جمعه - ۱۰ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Friday - 29 March - 2024

حکایت ملا نصرالدین و بحران خشکسالی

  • 20 شهریور 1393 - 0:00
حکایت ملا نصرالدین و بحران خشکسالی

بحران آب و خشکسالی امروز یکی از دغدغه‌های مردم کشورمان است و کارشناسان و مدیران طرح ها و ایده‌های مختلفی را برای مقابله با این بحران مطرح می‌کنند.

به گزارش ایسنا، حسین آخانی ضمن انتقاد از پروژه‌های انتقال آب در کشور در بخش وبلاگ خبرآنلاین می‌نویسد:

اول: نقل می کنند که ملانصرالدین ادعای پیامبری کرد. مردم از او خواستند که معجزه نشان دهد. ملا هم آنها را به بیابان برد و به درختی در دوررس امر کرد که به سوی ملا آید. ملا هر چه از درخت خواست که به سویش بیاید، نشد. بعد دوید و خودش را به درخت رساند. مردم با تعجب پرسیدند که تو چه پیامبری هستی؟ او هم پاسخ داد: پیامبران تکبر ندارند، اگر درخت به سوی ملا نیامد، ملا به سوی درخت می رود.

دوم: در اواخر جنگ من در خوزستان در یک کار پژوهشی به استادم کمک می کردم. اکثر زمین های منطقه در اجاره اصفهانی ها بود. آنها در آنجا انواع محصولات کشاورزی و بخصوص خیار کاری می کردند. این رفتار دقیقا مشابه رفتار منطقی بود که ملانصرالدین به مردم آموخت. تاریخ تمدن بشری با ساختار رودخانه ها شکل گرفته است. مراکز جمعیتی و مسکونی را در مسیر رودخانه شکل داده اند. هیچ آدم عاقلی، بخصوص اگر بناست در نقش منجی مردم عمل کند حاضر نیست شریان های حیاتی یک کشور را به هم بریزد. اگر ملانصرالدین با دوز و کلک و استخدام چند مزدور درخت بیابان را به سوی خودش می آورد، شک نکنید که درخت خشک می شد و خرده اعتمادی که مردم به او داشتند از بین می رفت.

آخر: داستان بی آبی و مدیریت آب در این کشور ریشه در عدم درک این آموزه ساده دارد. نخبگان آبی کشور در وزارتخانه نیرو و پیمانکاران ذینفع در چند دهه اخیر، بجای آن که اجازه دهند توسعه در این کشور با ساختار طبیعی هماهنگ باشد برای اثبات پیامبری خود با هزینه های سنگین سد سازی و طرح های انتقال، آب را به مکان هایی بردند که اشتباه بود. مصرف آب را بطور تصاعدی بالا بردند و نتیجه عملکرد آنها ویران شدن تمام ساختارهای سنتی، طبیعی و پایدار کشور بود. حالا هم حاضر نیستند دست از طرح های بلند پروازانه خود بردارند. طرح های ویرانگری مانند انتقال آب دریای مازندران به کویر مرکزی و ارومیه، انتقال آب خلیج فارس به یزد و کرمان، آب کارون به مرکز ایران، ارس به ارومیه، آب زاب به ارومیه و هر آنچه از این دست باشد فقط و فقط به عمق بحران می افزاید و مشابه جابجایی درخت ملا در بیابان است.

تنها راهی که می تواند قدمی ما را به حل مشکل نزدیک کند، توقف همه طرح های سد سازی و انتقال آب و سرازیر کردن بودجه های کلان این پروژه ها به سامانه اصلاح الگوی مصرف آب در کشاورزی، شرب و صنعت است. باید آبهای ایران مجددا یا به سفره های آب های زیر زمینی بروند و یا در چاله های طبیعی مانند دریاچه ها و تالاب ها ذخیره شوند و نه در پشت سدها یا تبخیر شوند و یا حیف و میل شوند.

ثبت دیدگاه