• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

نامه تکان‌دهنده یک دختر به ظریف و پاسخ ظریف

  • 30 مهر 1392 - 0:02
نامه تکان‌دهنده یک دختر به ظریف و پاسخ ظریف

دختری در نامه ای به محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان نوشت: “من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمی‌تونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمی‌کنه …بی‌پولی و بیکاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد…این انرژی هسته‌ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام می‌کنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر می‌شه، تابستونا که برق مدام قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ حتی اگه واسه آینده کشورم خوبه چرا ما باید قربانی بشیم ؟؟؟ چرا آبادی‌های نسل بعد رو خاکستر ما باشه؟”

متن کامل این نامه و پاسخ ظریف به ان به شرح زیر است:

«وقتتون بخیر

امیدوارم حالتون بهتر شده باشه

من یه دختر ۲۶ ساله ایرانی ساکن ایرانم (ببخشید که نمیتونم خودم رو کامل معرفی کنم) امیدوارم کامنت منو کامل بخونید.

من متاهلم، سه ساله که عقد کردم اما به خاطر مشکلات مالی نمی‌تونیم عروسی کنیم، شوهرم دانشجوی دکتراست و کار پیدا نمی‌کنه …بی‌پولی و بیکاری دمار از روزگار ما در آورده، پدرم یه بازنشسته ست و از پس خرید جهزیه بر نمیاد.

من اخیرا کارشناسی ارشد نوبت روزانه قبول شدم، یکی از دانشگاه‌های عالی تهران، یکی از بهترین رشته‌ها، هفته‌ای ۳ روز میام تهران. شاید باورتون نشه اما من از پس کرایه اتوبوسم به تهران بر نمیام …من نمی‌تونم هفته‌ای ۴۰ هزارتومن برای غذا و کرایه و … هزینه کنم… شوهرم توان حمایت منو نداره و از پدرم هم نمی‌تونم پول بگیرم، وام دانشجویی هم که به جایی نمی‌رسه و هنوز ندادن … بارها به انصراف از تحصیل فکر کردم اما بغض گلومو می‌گیره، چون من برای قبولی خیلی زحمت کشیدم…

نمیدونم شما بچه دارین یا نه، نمیدونم خودتون و بچه‌هاتون چطور درس خوندین اما همه امکانات خودتونو بذارید کنار و درس خوندن تو بدترین شرایطو تصور کنید. مدام فکر می‌کنم اینایی که میرن دانشگاه بین‌الملل چقدر پول دارن؟؟؟ چطوری من نمی‌تونم هفته‌ای ۴۰ هزارتومن پول بدم برای درس و اونا …. دیگه دارم افسرده می‌شم…

همین برنامه رو برای جهیزیه هم دارم…همیشه عقد کردن برای دخترا یعنی مهمونی، گردش، خوشی، خرج کردن، مسافرت… منم نوعروسم، اما از این زندگی فقط یه چیز بهم رسیده ، اونم حسرته…من نمی‌خوام بهم بگین ” متاسفم”. من خودمو معرفی نکردم چون ترحم کسی رو نمی‌خوام. من فقط حقمو می‌خوام…

من ایرانی‌ام، چرا تو مملکت خودم، جایی که کل طایفه‌ام بخاطرش شهید و جانباز دادن رفاه ندارم؟؟؟ چرا بیکارم؟؟؟ چرا تغذیه خوب ندارم؟؟؟ چرا بی‌پولم؟؟؟ چرا با این معدل و این رزومه باهام مثل یه تفاله برخورد می‌شه؟؟؟ این انرژی هسته‌ای کو؟ کجاست؟ چیش به من رسیده؟ منو تو انرژی اتمی استخدام می‌کنن؟؟؟ یا شوهر استعداد درخشانمو؟؟؟ قبضامون که مدام گرونتر و زیادتر می‌شه، تابستونا که برق مدام قطعه، پس کو تامین انرژی؟؟؟؟ حتی اگه واسه آینده کشورم خوبه چرا ما باید قربانی بشیم ؟؟؟ چرا آبادی‌های نسل بعد رو خاکستر ما باشه؟

مگه ما چه گناهی کردیم؟؟؟چرا مملکت من راحت از دزدی ۳ هزار میلیارد تومنی می‌گذره ولی ۲۴ ساعت بنده به دو ریال یارانه‌ی مردم؟؟؟ یارانه‌ای که بودنش برای آدمایی مثل من معنی حفظ آبرو رو داره. تو این وضع گرونی…

نمی‌دونید این آخری شده رویای من… من نمی‌دونم مشکل کمر شما چیه ولی درد شما رو خوب می‌فهمم. درد از کمر شروع میشه تا مچ پا میاد… انگار یه رشته داغ تو پای آدمه که کشیده میشه. من نمی‌تونستم برم دکتر اما علائم و دردامو تو اینترنت سرچ کردم و فهمیدم چه بیماری دارم. نه میشه ایستاد، نه میشه نشست، نه میشه خوابید… من اینجا به درد تسلیم میشم … من می‌میرم از درد اما نمی‌تونم برم دکتر ،نمی‌تونم ام آر آی بگیرم. چون بیمه ندارم، چون پول ندارم، هزینه‌های درمان سرسام‌آوره، سلامتی شده به قیمت خون آدم…

خوش بحال شما که برای دردتون طبیب دارید (البته هرچی که دارید حلال و خوشتون. خدا به روزیتون برکت بده. انشاءالله که حالتونم خوب بشه.)، من از ترس اینکه شوهر و پدرم شرمندم نشن به کسی نمیگم چقدر درد می‌کشم… می‌بینید … فرق من و شما همینه… زندگی من به یه تاره مو بنده ولی شما مسئولین زندگی آروم و قشنگتونو بی‌استرس ادامه میدین. واسه همینه که شما با خیال راحت خبر از مذاکرات بعدی میدید و من اشک تو چشام حلقه می‌زنه که ای خداااااا پس کی تموم می‌شه؟؟؟

همه اینارو گفتم که بدونید کسایی مثل من هستند که فقط زنده‌اند اما بارها و بارها آرزوی مرگ می‌کنند.

کاری کنید که تحریما تموم بشه، یه کاری کنید ارزونی بشه ، کرایه خونه کم بشه ، مواد غذایی ارزون بشه، بازار کار رونق پیدا کنه، دارو و درمان به قیمت خون آدم نباشه، امنیت و رفاه داشته باشیم. کاری کنید که منه بچه درس‌خون، منی که تو زندگیم فقط تلاش کردم، صبر کردم و پامو کج نذاشتم، بخاطر فشار اقتصادی تو این سن و سال این همه مریضی عصبی نداشته باشم و فکرم مدام پی انصراف از تحصیل نباشه، یه کاری کنید جوونا راحت ازدواج کنن اینطوری فسادم کم میشه. فقط یکم سریع تر … میترسم آخرش به عمر ما قد نده.

تو رو خدا… دیگه بسه تحریم…یکی می‌گفت باید قبر دهه شصتیا رو گودتر بکنند چون آرزوهای زیادی دارن که باید با خودشون به گور ببرن…»

 به گزارش ایسنا،‌ پارسینه پاسخ ظریف را به این شرح منتشر کرده است: سلام دخترم. می دانم که مسئولیت سنگینی بر دوش من و همکاران من است و گرچه در ایجاد شرایط کنونی نقشی نداشته ایم ولی به هرحال با پذیرش مسئولیت باید در جهت حل آن حرکت کنیم. امیدوارم با تدبیر ریاست محترم جمهوری و با حمایت همه مردم مشکلات انباشته اقتصادی به تدریج رفع شوند و زندگی برای شما و بقیه مردم راحت تر شود.

باور کنید که در هر لحظه از کار اداری و مذاکرات، خودم را وام دار و مدیون تک تک شما می دانم و امیدوارم که بتوانم باری از دوش شما بردارم. به یاری خدا و به پشتیبانی شما، این کار را با صبر و با حفظ حقوق کشور انجام خواهیم داد.

اما اطمینان داشته باشید که برای مذاکره جدی و رفع فشارها، بهترین روش تلاش برای رسیدن به تفاهم از طریق تعامل سازنده و عزت مند است. اندکی صبر، سحر نزدیک است.

ثبت دیدگاه