میخواستم این هفته مطلبی در رابطه باکارهای مفید و خوب باشگاه مس رفسنجان بنویسم و مردم رو شوکه کنم و به قول فرنگی ها مسئولین باشگاه را سورپرایز.
از عناصر داخلی باشگاه و معاونان و کادر اجرایی و مدیر عزیز فنی ، بازیکنان شروع کردم به بازبینی تا هرطور شده با بزرگنمایی یا هر ترفند دیگری ثابت کنم که بابا من فقط نقاط منفی را نمی بینم یک قطره مثبت در لیوان سراسر منفی راهم می بینم .
اما هرچی بیشتر کنکاش کردم چیز مثبتی گیرم نیامد شما بگویید باید از چه می گفتم.تنها جای این باشگاه که درست کار می کند آبدارخانه آن است. بهترین پذیرایی از بیکاران لم داده تا سر ظهر را سرویس می دهد با انواع دم نوش و چای و قهوه. بیچاره ابدارچی از صبح که درب این باشگاه باز میشود تاعصر مشغول امداد رسانی به بیکارانی که در اتاق ها ولو هستند و پول حرف میگیرند
بالاخره آبدارخانه هم جزیی از باشگاه است و طرفداران پرو پا قرصی دارد .هرکس یک دو سه روزی در این باشگاه کار کرده یا به فلان مدیر و معاون خدمتی کرده و به قولی نمک باشگاه خورده باشه دیگر هیچ بنی بشری قادر نیست او را از باشگاه براند از کلم فروش و نجار و بقال که یک روزی برای این باشگاه کاری کردن الان مربی شدن و دایه سرمربی گری و مدیریت دارن و بجای همه هم حرف میزنن و حال این که مدیریت هم پستی تصنعی برایش درست کرده و او تا آخر عمر مشتری آبدارخانه میسازنداز همانجا روزی می برند
در این افکار بودم و در مقام نوشتن مقاله ای برای این هفته بنویسم!؟
که پدر یکی از شاگرد های فعلی تیم مس که از دوستان بنده میباشد ودرتیم فعلی زیر ۱۳سال مس عضویت دارد زنگ زد و داستان اسیران اعزامی به کرمان را تعریف کرد.
مثل اینکه به من نیامده است که از حتی آبدارچی باشگاه تعریف و تمجید کنم.پدر تعریف می کرد که تیم زیر ۱۳ سال شهر را صبح زود به کرمان برده اند و سه بازی پشت سرهم آنجا برگزار کرده اند و حتی یک کیک و ساندیس ناقابل به این نونهالان ندادند و انهاراچها ر بعداز ظهر گرسنه و تشنه برگردانده اند.
باورش هم مشکل و سخت است مگر امکان دارد .یعنی باشگاه مس با نزدیک به چهار میلیارد بودجه نمی تواند هزینه یک وعده ناهارتیم نو نهالان را پرداخت کند.چگونه مدیریت باشگاه نمیتواند هزینه یک کیک و ابمیوه را پرداخت کند!؟شاید مافرافکنی میکنیم اری ازدحام این همه بازیکن غیر بومی در تیم مجال این نمیدهد که به نسل اینده این شهر فکرکنیم یا اینقدر غرق در ریاست شده ایم که فراموش کرده ایم این سیزده ساله ها اینده های فوتبال این شهرند و فردای این فوتبال را باید بسازند
اری چگونه یک نونهال سیزده سال از صبح تا عصر باید در یک شهر غریب به میدان برود و این باشگاه با این همه مدیر و معاون مدیر فنی و ….نتواند از پس تغذیه تیم زیر ۱۳سال براید
پس حق داریم بدانیم این پول ها کجا هزینه می شود .
چه کسی واجب تر از بچه های شهر. این غریبه پرستان چه جوابی برای این قصور دارند. میلیون میلیون هزینه بازیکنان غیر بومی می شود و بعد بچه های شهر را گرسنه و تشنه می برند و می آورند.
چه کسی پاسخگوی این همه تعبیض و دوگانگی است ؟
جناب مدیر دلسوز و زحمتکش
برکسی پوشیده نیست که هزینه ایاب وذهاب و اسکان حدود بیست بازیکن غیر بومی کاریست سخت ودشوار ولی میتوان از معاون کارکشته باشگاه خواست که به مانند همیشه که در تمام امور دخالت میکند اینجا هم دستی بر اتش داشته باشد
بیچاره پدر دلسوخته میگفت اگر این هزینه ها برای باشگاه زیاد است اعلام کند تاما اولیاءبازیکنان هزینه های ناهار و شام بچه های خود را واریز کنیم تا هم از گرسنگی بچه های خود جلوگیری کنیم و هم یک مقدار صرفه جویی در بودجه مس شود و بیشتر بتوانند بازیکن غیر بومی جذب کنند و به فوتبال گسیخته شهر کمک کنند
به این نوع مدیریت هیچ اعتماد و امیدی نیست.
خلاصه به ما نیامده است دروغ بنویسیم گرچه تعریف از آبدارچی زحمتکش باشگاه هرگز دروغ نبود
“مخلصیم عباس اقا”