• امروز : پنج شنبه - ۹ فروردین - ۱۴۰۳
  • برابر با : Thursday - 28 March - 2024

طنز؛ شغل اجدادی اناری‌ها چه بوده است؟

  • 24 اردیبهشت 1393 - 0:10
طنز؛ شغل اجدادی اناری‌ها چه بوده است؟

اگر فکر می‌کنید ما فقط می‌خواهیم مثل بلدوزر مشکلات شهرستان انار را از پیش رو برداریم، کاملا اشتباه می‌کنید. ما از کارهای پژوهشی هم غافل نمی‌شویم.چرا که پژوهش زیربنای کارهای ماست. یعنی همینطور از روی هوا که راهکار ارائه نمی‌دهیم که! کلی پژوهش پشتش است. حالا نظرتان را به یکی از همین پژوهش‌های زیر بنایی جلب می‌کنم؛

در هر فرهنگ و زبانی روی بعضی مفاهیم و واژه‌ها بیشتر تاکید شده که نشان‌دهنده اهمیت این واژه‌ها در آن فرهنگ است. مثلا عرب‌ها ده‌ها کلمه دارند برای نامیدن “شتر” که به خاطر اهمیت شتر در زندگی روزمره‌شان است. حال در انار کلمات متعددی برای بخش پایینی صورت وجود دارد که بعد از مدت‌ها فکر کردن به این نتیجه رسیدم که اناری‌های قدیم رویکردی تخصصی و ویژه به این بخش از بدن داشته‌اند. ملاحظه بفرمایید؛

دَنبوره(dan-boore):دهان و اطرافش تا شعاع سه سانتی متری

پِک و پوز(pek-o-pooz): بینی و اطرافش تا شعاع پنج سانتی متری

دِک و دَن(dek-o-dan): دهان و اطرافش تا شعاع چهار سانتی متری

کِلِوچ(kelewch): فک پایین

کِف کُچه (kef-koche): لپ‌ها به همراه نواحی محدودی از اطراف دهان

لِو دوره(lew-doore): لب و اطراف آن تا محدوده ی بینی، خط لب و فک پایین

کوته پوز(kote-pooz): سورا‌خ‌های بینی

اَلواره(alvare):ماهیچه‌های صورت

کُفت(koft): لپ و گونه

شاغول((shaghool: انتهای فک پایین

لِو لُچه ( lew-loche): لب و اطراف آن(با تاکید بر ناحیه لب بالا)

لِک و لِودور(lek-lewdoor) : لب و اطراف آن (با تا کید بر ناحیه لب پایین)

و…

آیا چیزی جز این می‌تواند باشد که اجداد ما حکیمان و اَطبای حاذقی در جراحی زیبایی بینی،لب ، فک و صورت بوده‌اند؟ بنده با کلی تحقیقات مداوم ،خون جگر و دود چراغ خوردن متوجه این مسئله بسیار مهم شده‌ام که نتیجه‌اش را از همین تریبون خدمت عموم ، زن عموم و سایر بستگان اعلام کردم.

من که به شخصه با پی بردن به این تنوع واژگانی اشک توی چشم هام جمع شد، روی (کفت) ام سرازیر شد، روی( کُچه) حرکت کرد، از(الواره )عبور کرد، به(دنبوره )رسید، پس از طی ناحیه (پک و پوز) و ( لک لودور) ، به (لو لوچه )رسید، روی (کلوچ) جاری شد، به سمت (شاغول) تغییر مسیر داد ، از کادر خارج و در افق محو شد… یعنی این اشکِ ننه مرده تا بیاید از روی صورت یک اناری رد بشود و از کادر خارج  و در افق محو شود، آنقدر زمان می‌برد که ممکن است سرنوشتش در بین راه کلا عوض شود! مواردی بوده که اشک توی چشمانشان جمع شده ولی از ترس این مسیر پرپیچ و خم، کلا بی خیال ارائه‌اش شده و اشک همینجور توی چشمانشان خشک شده است…(دیدم که می گم)

 

محمد پوررشیدی (محمد آذر)

ثبت دیدگاه