امروز از پادگان ما را سوار مینیبوس کردند و گفتند که باید برویم غرب تهران. اول نگفتند برای چه کاری. بعد که رسیدیم منطقه مورد نظر، فرمانده برایمان توضیح داد که غرب (منظورش غرب تهران نبود.خارجیها بود) با استفاده از ابزارهای ارتباطی میخواهد که فرهنگ ما را تخریب کند. به همین خاطر این همه کانالها روی ماهوارههای هات برد، عرب ست، ترک ست اون یکی چی بود زیر ترک ست، آها، یاه ست ( همه را میدانست) گذاشته که مردم ما برنامههای صداوسیمای خودمون را ول کنن و برن سراغ اونا و مزخرفات شونو نیگاه کنن.به همین خاطر ما امروز میخوایم بریم به جنگ این غربی ها.
بعد که احساس کرد خوب توجیه شدیم، گفت که به یه محله میریم که چند مجتمع مسکونی هست که پشت بامشون هر نیم متر یه دیش ماهواره و توی بالکناشون چند تا چند تا هست و هر چی هم که همین صدا و سیمای خودمون درباره مضرات این ماهواره برنامه پخش کرد، مردم اصلا نگاه نکردن که یه خورده ارشاد بشن. اینه که امروز می ریم و از طریق عملیات «راپل» بالای سرشون فرود میاییم و غافلگیرشون می کنیم. این چندماه خیلی آموزش دیدیم.
ما رفتیم اونجا دیدیم اووه چقدر بشقاب روی پشت بام هاشونه. انگار سفره چیدن میخوان غذا بخورن. ما رفتیم اونجا یک کیفی میداد. با پا همچین میزدیم زیر این دیشا که این به اون میخورد و اون به اون یکی. مثل دومینو همینجور روی پشت بام میافتادن. خم کردنشون خیلی باحال بود.پاتو میگذاشتی وسط دیش بعد با دستت لبه شو میگرفتی و به طرف داخل فشار میدادی. یه دفه یه دیش دایره تبدیل به یک حلبی لوله شده می شد.
در یه فرصت که تنها بودم، گوشی کوچک موبایل را از توی جورابم درآوردم، روشن کردم و یه اس. ام. اس به بابا زدم که «دارن میان». بابا هم جواب داد:«ممنونتم پسرم خوشحالم که دختر نشدی». اشک توی چشام جمع شد. هر وقت که میخوان دیشها را جمع کنن فورا به بابا خبر میدم و بابا هم زود هم خودش جمع می کنه و هم به همسایهها خبر میده. همسایهها هر وقت منو میبینن یه جوری بهم سلام میکنن که انگار بچه شونو از یه گروگانگیری ۱۰میلیارد تومنی نجات دادم. یک همچین وضعیتی من تو محل دارم.
بعد هم که کارمون تموم شد یه اس. ام. اس زدم به یاشار بهش خبر دادم که دیشهای جدید آماده کن. همین امروز ما روی پشت بوم دو مجتمع نزدیک به ۸۰ دیش را جمع کردیم و بردیم، یه مارمولکیه. همین که مامورا از جمعآوری دیش برمیگردن، اون خودشو به سرعت به محل میرسونه.
حالا هم که گفته میشه میخوان با جرثقیل بالابر برن تو بالکن خانهها. شاید به اندازه عملیات «راپل» جواب بده ولی به اندازه اون کیف نمیده.
منبع: روزنامه ابتکار (امیر فضلالهی)