شعری طنز از حسین مهرابی، شاعر اناری؛
دل خوش اشتها طنزی تازه دم:” دل خوش اشتها”
دلم انگور میخواهد ندارم
شراب شور میخواهد ندارم
جکوزی و سونا،لکسوز و ویلا
سفر با تور میخواهد ندارم
ذغال پسته و منقل ردیف است
فقط وافور میخواهد ندارم
صدای بنده در حمام بد نیست
دف و سنتور میخواهد ندارم
سه تار و تار و تنبک هم برای…
همین منظور میخواهد ندارم
کمی راضی شده طفلک صدای..
دهل از دور میخواهد ندارم
کفن آماده است و این تن من
کمی کافور میخواهد ندارم
در آن “جنات تجری تحت انهار”
پری و حور میخواهد ندارم
به اندازه اگر خواهد غمی نیست
ولی ناجور میخواهد ندارم
تن بیچاره ام حتی کمی مور…
برای گور می خواهد ندارم
ز بس زاییده گاو بختش این دل
اجاق کور میخواهد ندارم
خدا را شکر،مال خلق خوردن
دلی بی نور میخواهد ندارم
برای قطع دست و پای این دل
تبر،ساتور میخواهد ندارم
حسین مهرابی