- ورود به پنل کاربری
- ثبت نام
گالری ویدئو
جستجوی پیشرفته

۶ نظر ۳ تیر ۱۳۹۴ - ۱:۵۶

یادداشت‌های روزانه یک روحانی از سفر به انار: اینترنت دارید؟

قسمت دوم یادداشت‌های حجت‌السلام سیداحمد بطحایی که در ماه رمضان به انار سفر کرده:

زنگ میزنم به علی. بیشترین کسی که در انار با او بودم و حرف می‌زدیم و درد دل می‌کردیم. بلندتر و گیراتر از من جواب می‌دهد. تا بیایم سر صحبت را باز کنم می‌گوید حاج آقا شنیدم امسال می خواید بیاید اینجا. بله کش داری می‌گویم و احوالش را می‌پرسم. از پسر تازه متولد شده‌اش می‌پرسم تا برادر از سی گذشته اش که هنوز مجرد است و همسفره پدر و مادرش.

بی‌مقدمه وسط صحبت هایش میپرسم: ببین علی جان اون‌جا اینترنت هم داریم؟ با لحن “جناب خانِ خندوانه” می گوید: اینترنتتت!؟ منتظر جوابم نمی‌شود و با همان لحن که از غلظتش کم کرده می‌گوید: اینترنت میخوای چکار حاج آقا.

حاج آقا نهاد غیر قابل حذف بیشتر دیالوگ‌هایی است که ما را با آن خطاب می‌کنند. وقتی وجه طلبگی‌مان مد نظرشان باشد. می‌گویم: باید برای جایی هر روز مطلبی بفرستم. می‌گوید برم خانه‌شان. می گویم: هر روز بیایم خانه شما؟ میگوید: چه اشکالی دارد. شوخی وار می‌گویم: من بی افطاری هیچ خونه‌ای نمیرم آ. خنده اش را قورت می‌دهد و می‌گوید: ماهم افطاری داریم ولی فقط وسط ظهره, خوشحال می‌شیم باهم بخوریم!

میدانم ادامه دهم کار به جاهای باریک تر ز موی می‌کشد. می‌گویم باشه و بقیه حرف‌ها را به دیدارمان حواله می‌کنم. می‌روم سمت کتابخانه. فکر می‌کنم چه کتاب‌هایی را باید همراهم ببرم. چشم می‌چرخانم لای قفسه‌ها. چند کتاب پیش فرض و همیشگی را می‌کشم بیرون و می‌گذارم روی میز. اینجور نمی‌شود ولی. دنبال یک کتاب تازه‌ام. جدا از چند کتاب برای پایان نامه و یکی دو کتاب فلسفی و داستانی, چیزی می‌خواهم که سیرابم کند. کتابی برای خودم نه گفتن بالای منبر و بین نمازها. چشمم می‌خورد به شیرازه سبزی که رنگ و رویش تا حدی رفته و به سفیدی کاغذ رسیده. “اوصاف روزه داران, شرح خطبه شعبانیه”. یک آن پرت می‌شوم به اعتکاف هفت هشت سال پیش. مسجد امام حسن عسگری, راسته بازار. حاشیه و داستان های حولش آنقدر قانع کننده است که برش دارم و بگذارمش روی کتاب‌هایی که باید ببرم.

حجت‌السلام سیداحمد بطحایی

مطلب مرتبط:

بخش اول: روایت «سفر انار» در روزنامه همشهری

برچسب ها: شهرستان انار

۶ دیدگاه برای “یادداشت‌های روزانه یک روحانی از سفر به انار: اینترنت دارید؟”

عشق صلح دوستی گفت:

تیر ۳, ۱۳۹۴ در ۲:۴۲ قبل از ظهر

سلام
یکی میشه علام طباطبایی از کوچک ترین وقتش استفاده میکنه قدمی در راه دین برداره
یکی هم سفرنامه مینویسه

پاسخ
مطلع گفت:

تیر ۳, ۱۳۹۴ در ۴:۱۳ قبل از ظهر

تا جایی که من می دونم ایشان معاون مدرسه اسلامی هنر قم و دانشجوی دکتری هنر و داستان نویس و پژوهش گر هستند

پاسخ
نقظه سر خط گفت:

تیر ۳, ۱۳۹۴ در ۱۰:۳۵ قبل از ظهر

آقای بطحایی ماه رمضونی
تو مسجد موسی ابن جعفر
خیابون امامزاده پیش نمازن

پاسخ
شقایق گفت:

تیر ۳, ۱۳۹۴ در ۱:۳۷ بعد از ظهر

حتما اون علی باقری هست

پاسخ
امیر گفت:

تیر ۳, ۱۳۹۴ در ۶:۰۲ بعد از ظهر

علی باقری مگه بچه کوچیک داره

پاسخ
رمضان گفت:

تیر ۴, ۱۳۹۴ در ۹:۴۵ قبل از ظهر

نه اون علی یوسف زاده هست

پاسخ

دیدگاه خود را بنویسید