هفته گذشته علی مراد اکبری، معاون آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، اولین پروژه آب شیرین کن کشاورزی کشور در انار را افتتاح کرد.
جلسهای که ظاهرا با تعریف و تمجید از آب شیرین کن به عنوان تنها راه حل نجات منطقه شروع و با ستایش سرمایه گذار حاضر در این طرح به اتمام رسید.
تردیدی نیست که شیرین کردن آب به عنوان یک راه حل مفید در میان مدت میتواند تا حدی از عوارض کم آبی و خشک سالی در مناطق مرکزی ایران بکاهد و نقطه امیدی باشد برای کشاورزان زحمت کش منطقه. اما نکته مهم آن است که این طرح نیز مانند بسیاری از طرحهای دیگر، پیش از اجرایی شدن نیاز به نگاهی جامع نگر و همه جانبه دارد.
یکی از مهمترین این جنبهها عوارض زیست محیطی یک پروژه است. هنوز که هنوز است بسیاری تصور میکنند که توجه به عوارض زیست محیطی، یک مطالبه لوکس و غربی است و نهایتا هدف آن صرفا حفظ گونههای گیاهی و جانوری و یا جنگلها و بوته هاست.
این در حالی است که امروزه در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و خوشبختانه به تازگی در دولت تدبیر و امید، حفاظت از محیط زیست، به عنوان شرط لازم برای توسعه پایدار شناخته شده است.
به یاد بیاوریم روزهایی را که سدهای متعدد بر رودخانههای دریاچه ارومیه زده میشد و سیل مقامات کشوری و لشکری برای افتتاح سد و پروژههای کشاورزی به آنجا جاری بود. این روزها اما در فاصله کمتر از ۲۰ سال از آن زمان، دریاچه ارومیه آخرین نفسهای خود را میکشد، اقلیم منطقه در حال تغییر است و نهایتا در عرض چند سال آینده از همان کشاورزی قدیمی که برای صدها و چه بسا هزاران سال در این منطقه موجود بوده، اثری باقی نخواهد ماند.
اگر چند سال پیش، استفاده از سد با در نظر گرفتن ملاحظات محیط زیستی انجام شده بود، چه بسا امروز شاهد نابودی حیات دریاچه و بیکار شدن کشاورزان آن منطقه نبودیم.
امروز متاسفانه در ماجرای دریاچه ارومیه برای بیرون آوردن سنگ به چاه افتاده، تلاش صدها عاقل هم کافی به نظر نمیرسد. حکایت این روزهای آب شیرین کنهای انار هم غیر از این نیست. همان شوقی که زمانی برای ساخت سد بر رودخانههای ارومیه وجود داشت، امروز برای افتتاح آب شیرین کنها دیده میشود.
اگر دیروز مسوولین برای افتتاح سدهایی که منجر به نابودی دریاچه ارومیه شد با افتخار صف میکشیدند، امروز نوبت صف کشیدن برای راه اندازی آب شیرین کنها است.
این حرفها هیچگاه به این معنا نیست که آب شیرین کن، فی الذاته مساله مفیدی نیست یا نیاز آینده منطقه محسوب نمیشود، بلکه صحبت بر سر آن است که آب شیرین کن به موازات تولید آب شیرین، پسابی نیز تولید میکند که به گواه کارشناسان و به استناد مقالات علمی در صورتی که برنامه مناسبی برای آن وجود نداشته باشد، میتواند در زمانی نه چندان طولانی، خاک و آب منطقه را دچار آسیبهای بازگشت ناپذیری کند.
در واقع اگر قرار است پروژه آب شیرین کنی در منطقه افتتاح شود، شرط لازم و اولیه این است که عوارض محیط زیستی و منطقهای آن دیده شده و تدبیر مناسب برای آنها اندیشیده شود. حال آنکه در موضوع آب شیرینهایی که اخیرا در انار به راه افتاده نه تنها به این عوارض توجهی نشده بلکه به مخالفتهای محیط زیست هم هیچ وقعی نهاده نشده است.
در واقع با وجود اخطارهای مکرر محیط زیست، نه تنها به کار خود ادامه میدهند بلکه مقامات کشوری هم برای تحسین آنها صف میکشند.
بد نیست معاون وزیر جهاد کشاورزی پاسخ دهند که آیا پرسیدهاند چه بر سر پساب این آب شیرین کن خواهد آمد؟ آیا چند قدمی آن سوتر تشریف بردهاند تا پساب جمع شده را به چشم ببینند؟ آیا اساسا از عوارض زیست محیطی این پساب آگاهی دارند؟ آیا از مخالفت محیط زیست با این پروژه به سبب پیش بینی نشدن شرایط مناسب برای دفع پساب اطلاعی دارند؟
ما تلاش میکنیم با توجه به جریان تازه آب شیرین کنها که در منطقه به راه افتاده، مقالاتی به صورت مستند و با توجه به شواهد علمی موجود، آماده کرده و با انتشار آنها مردم را با عوارض بازگشت ناپذیر این سیستمها آشنا سازیم.
در پایان باید گفت آب شیرین کن، نیاز منطقه است اما اگر به عوارض آن به موقع توجه نشود دیر یا زود با نابودی آب و خاک منطقه نه از تاک نشانی خواهد ماند نه از تاک نشان.